مشهد

روایتی از خیر مشهدی که تمام ‌زندگی‌اش ‌را وقف مردم کرد

نیکوکار مشهدی

به گزارش خبرگزاری تسنیم از مشهد مقدس، کنکاش‌هایمان در شهر مشهد ما را به مردی رساند که این روز‌ها در میان بیماران بی‌بضاعت و کم توان زبانزد است. شاید گمان کنید او یک پزشک متمول یا بازار توانمند است که هر کس به او مراجعه می‌کند دست خالی برنمی‌گردد؛ خیر؛ او یک شهروند عادی بدون سرمایه کلان یا ارتباطات خاص است که خود و خودرویش را وقف حمل و نقل بیماران ناتوان کرده است. در ادامه گفت‌وگویی را که با پیگیری فراوان و اصرار انجام آن با او میسر شد را می‌خوانید.

تسنیم: لطفا خودتان را معرفی کنید.

 رضانژاد:قاسم رضانژاد هستم. ۵۹ ساله و بیکار و با مال دنیا خداحافظی کرده‌ام.

تسنیم: چه شد که به فکر کمک به بیماران افتادید؟

رضانژاد: ماجرای شروع  این حرکت برمی‌گردد به تابستان دو  سال قبل؛ یک روز گرم تابستان در خیابان قائم مشهد  روبروی بیمارستان بیماران کلیوی و ام اس، با شخصی قرار کاری داشتم. همچنان که سر کوچه آن بیمارستان منتظر آن شخص بودم از دور خانمی را دیدم که با “واکر” و به سختی در حال حرکت به سمت بیمارستان بود. تقریباً یک چهارراه با هم فاصله داشتیم. مردی که همسر این خانم بود و دختر کوچکشان نیز این خانم را همراهی می‌کردند.

آن شخص که با او قرار داشتم آمد و ما صحبت کردیم و او رفت یعنی چیزی حدود بیست دقیقه‌ای زمان سپری شد و تازه آن خانم توانست یک چهارراه را طی کند و به من رسیدند. خانم و دختر کوچک خیس عرق بودند و حتی مرد همراهشان خسته و کلافه به نظر می‌رسید. رو به مرد کردم و گفتم برادر من واقعاً چرا در چنین آفتابی یک ماشین نمی‌گیری تا به بیمارستان برسی؟ آن مرد دست توی جیب‌هایش کرد و هر دو آستر جیب‌های خالی را بیرون آورد که با کدام پول؟ واقعاً این حرکت وی من را منقلب کرد که چطور می‌شود یک بیمار هزینه رفتن به بیمارستان را نداشته باشد؟ منتظرشان شدم تا بروند و ویزیت شوند و در راه برگشت آن‌ها را سوار کردم و  برایم تعریف کرد که بیماری ام‌اس چیست و نهایتاً آنها را به منزلشان رساندم.

تسنیم: و از آن روز؟

رضانژاد: دقیقاً؛ از فردای آن روز تابلویی جلوی خودرو‌ نصب کردم با عنوان: “سرویس رایگان بیماران نیازمند” و جلوی بیمارستان‌ها و مکان‌هایی که می‌دانم به این افراد سرویس می‌دهم. خلاصه با مال دنیا خداحافظی کرده‌ام و خودم و یک خودروی پژو که دارم در خدمت‌رسانی به این بیماران است.

تسنیم: شغل شما چه بود؟ از کجا امرار معاش می‌کنید؟

رضانژاد: تا قبل از این اتفاقات مدیر اجرایی چند کارخانه بودم که پیرو جریاناتی از آن‌جا بیرون آمدم. الا هم بیمه بیکاری می‌گیرم و در خدمت بیماران هستیم.

تسنیم: چطور با این بیماران ارتباط می‌گیرید؟

رضانژاد: بعد از این همه مدت، دیگر اکثر بیماران نیازمند شماره تلفن بنده را دارند. تماس می‌گیرند و من دنبالشان می‌روم و بعد از رسیدگی  به امور درمانی آنها را به خانه بازمی‌گردانم؛ برخی بیماران هم دیگر مشتری‌های دائم من هستند و دوست شده‌ایم و شاید هفته‌ای چند بار در خدمتشان باشم. البته غریبه و آشنا برایم تفاوتی ندارم و هر نیازمندی هر کجای شهر تماس بگیرد بدون حرف پیش به سراغش خواهم رفت.

تسنیم: و این خدمت رسانی شما در حد حمل و نقل است؟

رضانژاد: خیلی از این بیماران مشکلات جدی حرکتی دارند؛ بنابراین خود بنده آن‌ها را سوار و پیاده می‌کنم و تا مطلب دکتر کول می‌کنم و… یک مسئله دیگر به لطف خداوند حالا  صندوق عقب خودرو من هم هفته‌ای چندبار توسط دوست و آشنا و فامیل پر از مایحتاج زندگی و البسه و… می‌شود و  بنده به عنوان یک وسیله آنها را به نیازمندش می‌رسانم. یا برخی خیرین تماس می‌گیرند و من پل ارتباطی میان آن‌ها و برخی بیماران نیازمند می‌شوم تا در جهت تهیه مسکن یا هزینه‌های درمان و… به آن‌ها کمک کنند. جدیداً هم به سراغ جذامی‌ها رفته‌ام و می‌خواهم به آن‌ها کمک کنم.

تسنیم: فکر می‌کنید تا امروز چقدر فعالیت‌تان گره‌گشا و مثمرثمر بوده است؟

رضانژاد: من به اندازه خودم می‌توانم تلاش کنم. با افتخار هم این کار را می‌کنم. همین‌ که زندگی‌ام را وقف این دسته از نیازمندان کرده‌ام و توانسته‌ام گره‌هایی هرچند کوچک از زندگیشان باز کنم خدا را شاکرم. من با خدا معامله کرده‌ام.

خیلی‌ها در راه کمک به نیازمندان ملک و سند خانه و.. وقف کرده‌اند. بیمارستان و درمانگاه ساخته‌اند. اگر من هم داشتم حتماً این‌کار را می‌کردم ولی زمانی که ندارم سعی می‌کنم با همان داشته‌هایم  بتوانم قدمی مثبت بردارم. همین‌که خداوند این فرصت را به من عطا نموده شکرگزارم. خیلی‌ها با ادعا می‌آیند در این راه ولی روز دوم و سوم کنار می‌کشند.

تسنیم: و اثرات این فعالیت‌ها را در زندگی‌تان حس کرده‌اید؟

رضانژاد: اثرات دعای خیر این افراد هر لحظه در زندگی من و خانواده‌ام در جریان است. اتفاقاتی در زندگی من می‌افتد که در زندگی خیلی‌های دیگر نیافته و نخواهد افتاد. حداقل ش دو دختر و یک پسر دارم که هر کدام صالح‌تر از دیگری است. چه موهبتی بهتر از فرزند صالح؟

تسنیم: تا چه زمانی قصد ادامه این فعالیت‌ها را دارید؟

رضانژاد: شاید باور نکنید اما از روزی که این اتفاق شروع شده از بسیاری نقاط ایران و برخی کشورهای دیگر تماس گرفته‌اند و آمادگی  خودشان را برای کمک به بیمارانی که معرفی می‌کنم اعلام کرده‌اند. برخی اوقات شماره حساب نیازمندان را خواسته‌اند و برخی اوقات  حلال مشکلاتشان بوده‌اند. گاهی خودم هم می‌مانم شماره تلفن من را چه کسی به برخی می‌دهد. این‌ها الطاف خداوند متعال است و من از این موهبت تا آخرین لحظه زندگی‌ام دست نخواهم کشید. همانطور که گفتم زندگی و جان  خودم را که عزیزترین دارایی‌های یک نفر است وقف این کار کرده‌ام.

نوشته های مشابه

یک دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سیزده + 18 =

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا