خراسان

بغض «ارجمند» برای سینما و تئاتر مشهد

 
 

 

عبدالهی- عصر دلگیر پنجشنبه زمستانی، دلگیرتر شد وقتی بغض ها و اشک های هنردوستان در نکوداشت هنرمند فقید «رضا جوان»، فرهنگ سرای جهاد دانشگاهی مشهد را مملو از دلتنگی کرد. مردی که سال های مدیدی از زندگی خود را وقف تئاتردرمانی توان یابان کرده و دل به دل آن ها داده بود. همان هایی که این جا در صحنه نمایش حاضر شدند و با اجرای بخشی از نمایشی که با کارگردانی مرحوم جوان تمرین کرده بودند، خاطره آن هنرمند را زنده کردند و به یادش اشک ریختند. مراسم نکوداشت مرحوم جوان محفلی برای گرد هم آمدن دوباره موی سپیدان تئاتر خراسان بود و حضور بزرگانی همچون دکتر محمدعلی لطفی مقدم، رضا صابری، هوشنگ جاوید، سیدمحسن مصطفی زاده، رضا حسینی و … .
جوانی هایمان را در صحنه دفن کردیم
«داریوش ارجمند» هنرمند نام آشنای خراسانی تئاتر، سینما و تلویزیون میهمان ویژه این مراسم بود که به یاد روزهای در کنار رضا جوان بودن، دقایقی سخن گفت. حرف هایی که بر زبان آوردنش از همان ابتدا با بغض «ارجمند» همراه شد: «عجیب است، سال هاست هر بار که به مشهد دعوت می شوم برای مرگ عزیزی است و این برای من خیلی سخت است. همه جوانی ام را در این شهر با همین «جوان» ها سپری کردم که امروز موی سپیدانی هستند با خطوط مکسر عمیق بر پیشانی. روزی که رضا جوان را برای نمایش نامه ای دعوت کردم، خیلی جوان بود اما نگاهی مهربان و جست و جوگر داشت. یکی از بهترین تئاترهایی که در خراسان کار شد، نمایش «عصمت» بود که رضا صابری نوشته بود و رضا جوان هم نقش دشوار آن را بازی کرد. در نمایش های بسیاری هم که برای اجرا به شهرستان ها بردیم رضا جوان بازی می کرد. روزگار خاطره انگیزی بود، همه ما جوانی هایمان را در همین صحنه های نمایش دفن کردیم، ای کاش بغضم اجازه می داد که را حت تر صحبت کنم، جوان کوشید که روحش را نمایش دهد، در کنار کار نمایش، ادبیات و قصه نویسی را هم دنبال می کرد و این خیلی ارزشمند بود…» .
مسئولان بگویند چه کردند؟
داریوش ارجمند همچنین از روزهای خوب گذشته هنرمندان سخن گفت: رنج هنر را سرمایه می دانستیم، در خیابان های شهر تا سحر راه می رفتیم و بحث های هنری می کردیم. شب ها در کنار هم بر خلاف این روزها که بساط های دیگری برپاست، ما بساط بحث و صحبت داشتیم و درباره ادبیات و نظریاتمان با هم حرف می زدیم. خراسان مقام شامخی در هنر دارد  به خصوص در هنر نمایش. وقتی ما حرکت را آغاز کردیم از جانب خداوند هم برکت داده شد. مشهد و این صحنه ها، شاید مدفن همه آرزوهای جوانی ماست، در دوره ای این صحنه ها رنگ گرفت. برای تئاتر این شهر خیلی آدم ها زحمت کشیدند، زندگی دادند، جوانی دادند، هر چه داشتند گذاشتند  اما مسئولان بگویند برای هنرمندی مثل «رضا جوان» چه کردند؟ …
تاریخ و تمدن فرهنگی مان را فراموش کرده ایم
جوان پروازش مهم بود و به قول شاعر وطنم فروغ فرخزاد «پرواز را به خاطر بسپار، پرنده مردنی است»، از همان دوران جوانی اش هرگز ندیدم فرم گرا باشد، او محتواگرا بود. اما امروز این طور نیست، به ظاهر جوان های امروز نگاه کنید، در زمین های فوتبال، تئاتر، سینما و … . در همین جشنواره اخیر فجر، لباس هایی می پوشند که من خجالت می کشم. این گریزها از باور و ایمان چطور پیدا شد؟ گرفتار جنگ ۷۲ ملت شده ایم، تاریخ و تمدن فرهنگی خودمان را فراموش کرده ایم و من برای جوان هایی که دارند پشت سر من به این عرصه می آیند به شدت نگرانم… .
می خواستیم سینمای خراسان را بسازیم اما …
ارجمند آرزوهایی را که او و هم دوره ای هایش برای سینمای خراسان داشتند بر زبان آورد و گفت: آن سال ها ما می خواستیم سینمای خراسان را بسازیم، اما رها کردیم. داشتیم می پوسیدیم، اما کسی با ما راه نیامد و راهی شهر دیگری شدیم. به علت نبود ابزار ناچار شدیم به جاهایی برویم که در آن جا کمی ابزار بیشتر بود. گرچه که آن جا هم خبری نبود اما تنفس گاه بهتری بود. اما بچه هایی هم بودند که این جا ماندند، کوشش کردند و هنوز هم هستند و کار می کنند، فیلم های کوتاه می سازند. این هنرمندان در جایی رشد می کنند و ساقه می زنند اما پیش از آن که تناور شوند، به نیش تبری یا به قهقهه صاعقه ای یا به خنده سیلی ریشه کن می شوند و اکثرشان در غربت می میرند. ارجمند پیشرفت های عرصه هنر پس از انقلاب اسلامی را ستود و گفت: انقلاب هدایای خوبی به ما داده، سالن های خوبی در مشهد احداث شده است. درود می فرستم به همه کسانی که در راه فرهنگ، هنر، ایمان، اعتقاد و انقلاب این مردم می کوشند و دوست دارند که ایران به آن عظمت فرهنگی خودش برسد و حق خودش را در دنیا به خاطر اندیشه نابی که دارد بگیرد. در دنیای امروز فقط و فقط ما حرف تازه برای گفتن داریم و همه تکرار مکرراتند. حرف های تازه که بخشی باید توسط جوانان کشف و گفته شود هنوز در ورطه فراموشی است… .
پایان بخش این مراسم تجلیل از همسر مرحوم جوان بود و داریوش ارجمند تابلوی عکس آن مرحوم را که جملات یادبودی از پیش کسوتان حاضر در نکوداشت بر آن نقش بسته بود، به او اهدا کرد. در این مراسم علاوه بر شعرخوانی نخاولی و مصطفی زاده و خواندن پیام داوود کیانیان توسط حمید کیانیان، اخلاقی مدیر موسسه آموزش پیشگیری از سرطان نیز از توجه و حمایت های مرحوم جوان به کودکان این موسسه سخن گفت.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

1 × 3 =

دکمه بازگشت به بالا