فرهنگ و هنر

بهترین فیلم های سال ۲۰۱۷ تا به امروز

 
امسال فیلم های پرسروصدای زیادی اکران شد اما نمی توان سال ۲۰۱۷ را سال سینمایی بسیار خوب و موفقی برای سینمای تجاری و تماشاگران توصیف کرد. بسیاری از فیلم هایی که تماشاگران منتظر اکران آن ها بودند با رضایت و استقبال سینماروها و به دنبال آن موفقیت در باکس آفیس روبرو نشدند. در مقابل نیز برخی فیلم های دیگر در کمال ناباوری با موفقیت و فروش خوب در گیشه مواجه شدند.
 
اگر چه با تمامی این شرایط نمی توان به راحتی بهترین فیلم سال را انتخاب کرد اما می توان لیستی از بهترین فیلم های سال ارائه داد، همان کاری که ما در ادامه ی این مطلب انجام خواهیم داد. لازم به ذکر است که در این لیست تنها فیلم هایی که در هفت ماهه اول سال میلادی کنونی و به طور رسمی اکران شده اند گنجانده شده است.
 

 
۱-تمام چیزی که می بینم تویی
بلیک لایولی بهترین بازی خود را تاکنون در درام روانشناسانه، عجیب و غریب و شدیداً تاثیرگذار مارک فورستر با نام «تمام چیزی که می بینم تویی» (All I See is You) ارائه داده است. وی در این فیلم نقش جینا را بازی می کند، زن نابینایی که همراه با شوهرش (جیسون کلارک) در بانکوک زندگی می کند و برای بازیابی قدرت بینایی اش یک جراحی آزمایشی را انجام می دهد. در نهایت چیزی که او می بیند ازدواجش را به کلی تغییر می دهد. اما فورستر قصد نداشته فیلمش یک فیلم درام استاندارد و معمولی به نظر برسد و همراه با فیلمبردارش ماتیاس کونیگسویسر این فیلم را به یکی از پرپیچ و خم ترین و پرمعناترین فیلم های سال تبدیل کرده است.
 

 

 

۲- تمام این وحشت

فیلم مستند «تمام این وحشت» (All This Panic) فیلمی غنی و با معنای قوی از جنی گیج است که بر روی گروهی از دختران نوجوان اهل بروکلین تمرکز دارد که با مسایل پیچیده ای مانند هویت، خانواده، عشق و جایگاهشان در دنیا به شدت در حال دست و پنجه نرم کردن هستند. این همه مسئله برای فیلمی که تنها ۷۹ دقیقه زمان دارد بسیار گسترده و زیاده به نظر می رسد اما سازندگان این سریال تصاویری بسیار فراوانی را فیلم برداری کرده و از آن میان صحنه هایی را انتخاب کرده اند که می توان آن را اثری بی بدیل سبک آنتوان چخوف نامید. تنها عنوان فیلم برای جذب مخاطب کافی است و خود جای بحث فراوان دارد- تعریفی که یک دختر به نام دالیا از شروع سال تحصیلی جدید دارد. فیلم بدون بداهه گویی و مقدمه شروع شده و بسیار جامع و کامل به پایان می رسد.
 
 
 

۳- بچه راننده

انسل الگورت در فیلم «بچه راننده» (Baby Driver) یک جوان نخ نما و آرام است که هدفون در گوش گذاشته و ماشین فرار یک گروه دیوانه از سارقان بانک را از مهلکه دور می کند. ادگار رایت بریتانیای را باید یکی از بهترین کارگردان های سال نامید که بدون استفاده از جلوه های تصویری رایانه ای صحنه های بی نظیری از تعقیب و گریز در خیابان ها آفریده است. بدون شک از تماشای این فیلم لذت خواهید برد.
 
 
 

۴- بئاتریس در ناهار

سلما هایک و جان لیثگو در فیلمی با عنوان «بناتریس در ناهار» (Beatriz at Dinner) که انگار مبارزه ای جهانی در مقیاس یک درام مهمانی ناهار است با هم روبرو می شوند. سلما هایک نقش بئاتریس را بازی می کند، یک متخصص ورزش درمانی و درمانگر که خود را ناگهان در سر میز ناهار با مردی روبرو می بیند که نماینده ی هر چیزی است که او با آن مخالف است. این فیلم تلخ در واقع سخن گفتن از واقعیت در مقابل قدرت را به تصویر می کشد.
 
 
 

۵- فریب خورده

بازسازی بی صدا و بسیار مهیج سوفیا کوپولا از فیلم «فریب خورده» (The Beguiled) ساخته ی دان سیگل با بازی کلینت ایستوود، داستان یک سرباز زخمی از نیروهای متحد را در دروان جنگ های داخلی ایالات متحده (کالین فارل) را روایت می کند که برای فرار از مرگ در یک مدرسه شبانه روزی دخترانه پناه می گیرد. پس از این ماجرا گروهی از کارکنان و دانش آموزان این مرکز بر سر مراقبت از او و یا تحویل دادنش به نیروهای کنفدراسیون با هم اختلاف دارند. فیلم سیگل صبغه ای ترسناک دارد و مردی را به تصویر می کشد که توسط زنان این مرکز به بازی خطرناکی گرفته می شود.
 
اما در نسخه ی کوپولا این زنان هستند که در مرکز تهدید قرار دارند. در این فیلم در واقع مدرسه شبانه روزی دخترانه یک چراغ هدایت و نقطه ای روشن از دنیای متمدن در دنیای زشت مردانه است و مردان در واقع نماینده ی کثیفی، خون و کشتار و البته هوی و هوس دنیوی هستند. بسیار جالب است که این دو نسخه را پشت سر هم تماشا کنید.
 
 
 

۶- بیمار بزرگ

کمیل نانجیانی و امیلی گوردون فیلمی بسیار مفرح در مورد آشنایی و رابطه ی غیرمعمول خود با نام «بیمار بزرگ» (The Big Sick) ساخته اند که بدون شک شما را به خود جلب خواهد کرد. نانجیانی و زوی کازان در این فیلم نقش خود نانجیانی و نامزدش گوردون را بازی می کنند، یک کمدین پاکستانی و و دانشجویی فارغ التحصیل که عاشق هم شده و سپس از هم جدا می شوند و در ادامه وارد یک شرایط اورژانسی می گردند که زندگی آن ها را تهدید می کند. این فیلم را باید فیلمی کمدی نامید که هیچ گاه از دیدن آن احساس کسالت نخواهید کرد و علی رغم به تصویر کشیدن تفاوت های فرهنگی و تاثیر آن ها در زندگی به ماجرا صبغه ای شخصی و بدون پیام کلیشه ای می پردازد. در این فیلم ری رومانو و هالی هانتر نیز در نقش والدین امیلی بهترین بازی های خود را انجام داده اند.
 
 
 

۷- بی پی ام

عنوان این فیلم «بی ام پی» (BPM) که از عبارت «beats per minute» به معنای ضربان در هر دقیقه گرفته شده است خود به خوبی به ضربان قلب یا یک مکان پایکوبی شهری اشاره دارد که به جریان واقعی گروهی از مبتلایان به ایدز و فعالان این حوزه در سال ۱۹۸۹ می پردازد که طی آن در اثر بی توجهی دولت و شرکت های داروسازی بزرگ افراد زیادی در این کشور جان خود را از دست دادند. در فیلم این گروه از افراد کنار هم جمع شده و برای مبارزه با افراد و موسساتی که قرار بود به آن ها کمک کنند به مبارزه ی مدنی بپردازند. نیمه ی اول فیلم بسیار نفسگیر و غیرشخصی است اما در ادامه ی داستان عشقی ممنوعه و مرگبار شکل می گیرد. دیدن فیلم هم برای آگاه شدن از این ماجرای واقعی تاریخی و هم به عنوان شاهدی از قدرت مردم توصیه می شود.
 
 
 

۸- جایگاه برَد

فیلم «جایگاه برَد» (Brad’s Status) را باید داستان کوتاه اول شخصی دانست که از زبان مردی (بن استیلر) روایت می شود که از حسادت لبریز است. در واقع این فیلم داستان چهار هم دانشگاهی را روایت می کند که ثروتمند و مشهور شده و دوست خود را تنها می گذارند، همانی که روای داستان است. بن استیلر در فیلمی به عنوان بازیگر حضور یافته که شباهت زیادی با برداش غلو آمیز و البته تاثیر گذار خود از رمان جیمز ثوربر با نام «زندگی مخفی والتر میتی» است. استیلر با میل شدیدش به حقارت و تحقیر بهترین گزینه برای نقش اول داستان بوده که تماشای او در این نقش را برای شما دشوار خواهد کرد. اما مایک وایت به عنوان نویسنده و کارگردان فیلم احساس تماشاگر را به خوبی درک کرده و روشی انسانی برای به تصویر کشیدن حسادت این مرد رها شده پیدا کرده است.
 
 
 

۹- دانکرک

عقب نشینی نیروهای متفقین در سال ۱۹۴۰ از سواحلی در فرانسه در حالی که نیروهای زبده و سرخوش آلمانی در تعقیب آن ها قرار دارند خود به اندازه ی کافی رعب آور و وحشتناک است اما کریستوفر نولان با سبک زمان دار خود صبغه ای ترسناک تر به ماجرای «دانکرک» (Dunkirk) بخشیده است. این فیلم در سه قسمت زمانی مختلف و با بازیگرانی متفاوت در هر بخش ساخته شده که در بزنگاهی دشوار به هم می پیوندند. بسیاری از کسانی که این فیلم را داده اند گفته اند که باز می خواهند فیلم را ببینند زیرا داستان پردازی نولان مانند بسیاری از فیلم های دیگرش پیچیدگی های خاصی دارد. البته نباید از موسیقی متن زیبا و تاثیر گذار هانس زیمر نیز در این فیلم گذشت که بر تماشایی بودن فیلم افزوده است.
 
 
 

۱۰- پروژه فلوریدا

فیلم «پروژه فلوریدا» (The Florida Project) داستان دختری خردسال به نام مونی را روایت می کند که همراه با مادرش برای مدتی طولانی است در متلی که نزدیک یک مرکز تفریحی والت دیزنی است زندگی کرده و بیشتر اوقات روزش را با دوستانش به گشت و گذار می گذراند. با رخ دادن یک اتفاق وی دیگر نمی تواند با دوستانش به تفریح برود. در ادامه صاحب متل به خاطر بی توجهی هایی که والدین این کودکان و به خصوص مادر مونی به او می کند سعی دارد به آن ها کمک کند و این موضوع درگیری هایی را برای آن ها به وجود می آورد. این فیلم بدون شک شما را تحت تاثیر قرار خواهد داد زیرا با داستان های تلخ و مشکلات روزمره ی تمامی افراد ارتباط دارد.
 
 
 

۱۱- برو بیرون

فیلم پرسروصدا و مهیج «برو بیرون» (Get Out) ساخته ی جوردن پیلی هجوی هوشمندانه از نژادپرستی لیبرالی است که در آن مردی سیاه پوست با نامزد سفید پوست خود به منطقه ی سفید پوست نشین در حاشیه شهر می رود و پس از دیدار با والدین نامزدش که می گویند به اوباما رای داده اند و هیچ دیدگاه نژاد پرستانه ای ندارند اما بزودی همه چیز به یک کابوس فانتزی و پارانویایی تبدیل می شود که از «برو بیرون» یک فیلم ترسناک بی نقص ساخته است. تماشای این فیلم بارها و بارها شما را از روی صندلیتان، وحشتزده بلند خواهد کرد.
 
 
 

۱۲- داستان یک روح

کیسی افلک در فیلم درام تاثیر گذار «داستان یک روح» (A Ghost Story) ساخته ی دیوید لاوری، در حالی که مرده با ملافه ای که روی سر او کشیده شده و جای چشم های آن کنده شده است به دنیای زندگان باز می گردد. وی باز می گردد که همسر داغدارش را مشاهده کند اما حتی پس از ترک خانه توسط همسر و آمدن ساکنین جدید نیز در این خانه می ماند. وی به دیالوگ ها و داستان های ساکنین متنوع و همواره در حال تغییر خانه گوش می سپارد. با گذشت روزها و ماه ها و هفته ها می توان تغییر شاعرانه ای را در این روح سرگردان مشاهده کرده که به خوبی گذشت زمان را به تصویر می کشند.
 
 
 

۱۳- سفر دختران

اگر چه فیلم «سفر دختران» (Girls Trip) داستان ساده ی چهار زن را روایت می کند که تنها یک شب بیرون از خانه مانده اند اما در همین مدت کوتاه هم داستان هایی مضحک و البته سرگرم کننده از حماقت و ولنگاری این چهار زن خوشگذران به وجود می آید که از دیدن آن لذت خواهید برد. بدون شک کویین لطیفه، رجینا هال، جادا پینکت و تیفانی هادیش در این فیلم بهترین بازی های خود را انجام داده اند که باعث موفقیت نسبی این فیلم کمدی در باکس آفیس نیز شد.
 
 
 

۱۴- جان ویک ۲

قسمت دوم تریلر انتقامی «جان ویک» (John Wick) در واقع از قسمت اول این فرانچایز نیز دیدنی تر و جذاب تر است که در آن کیانو ریوز باید با گروهی بزرگ از قاتلان بیرحم مبارزه کند و از آن ها انتقام بگیرد. کارگردان این فیلم چاد استاهلسکی خود یک بدلکار سابق است که صحنه های اکشن فیلم را به شیوه ای خلاقانه به تصویر کشیده است. علی رغم صحنه های اکشن و کشت و کشتار فراوان فیلم، «جان ویک ۲» غمی را به بیننده القا می کند که از چنین فیلم هایی ندیده اید.
 
 
 

 ۱۵- آخرین مردان حلب

تنها با دو کلمه می توان این فیلم را توصیف کرد: ترسناک و ضروری. فیلم مستند «آخرین مردان حلب» (Last Men in Aleppo) به کارگردانی فیراس فیاض کارگردان سوری بر روی گروهی از داوطلبان به نام کلاه سفیدها در شهر حلب تمرکز دارد که در بحبوحه ی بمباران ها و درگیری ها به نجات مردم می پردازند. آن ها سرباز نیستند بلکه افراد غیرنظامی هستند که آواربرداری کرده و به دنبال نجات انسان ها از زیر آوار می روند. برخی اوقات آن ها موفق به این کار می شوند اما گاهی ویرانی ها و مرگ تنها چیزی است که انتظار این مردان بی باک را می کشد.
 
 
 

۱۶- ساعات کوچک

داستان فیلم «ساعات کوچک» (The Little Hours) در یک صومعه و قلعه در توسکانی و در قرون وسطی می گذرد که در واقع اقتباسی از «داستان نامه» (The Decameron) بوکاچیو است. اگر چه لوکیشن و آهنگ فیلم بسیار دقیق و متناسب با آن دوران انتخاب شده اما دیالوگ ها و لهجه ی زنان راهبه ای که داستان حول آن ها می چرخد با دوران امروزی مطابقت بیشتری دارد تا دوران قرون وسطی. این فیلم که به داستان هوس های راهبه ها می پردازد با توجه به بازی های درخشان و بی نقص بازیگرانش بدون شک شما را سرگرم خواهد کرد.
 
 
 

۱۷- لوگان

این اسپین آف از مجموعه فیلم های «مردان ایکس» (X-Men) از خشونت و البته غم بسیاری در خود استفاده کرده است. جیمز مانگولد به عنوان کارگردان فیلم «لوگان» (Logan) و تیم نویسندگان او در این فیلم به ابرانسان ها رحم نکرده و بسیاری از آن ها مرده به تصویر کشیده شده و برخی دیگر نیز باید با مرگ دست و پنجه نرم کنند زیرا حکومت قصد از بین بردن آن ها را دارد. ارتش و شرکت های داروسازی نیز در حال انجام دادن آزمایش هایی بزرگ و خطرناک بر روی زنان مکزیکی هستند و تنها هیو جکمن است که علی رغم بالا رفتن سن باید به مبارزه ادامه دهد. جکمن در این فیلم آخرین هنرنمایی خود را در نقش وولورین انجام داده و همه چیز از او در این قسمت خواهیم دید؛ از خشم حیوانی گرفته تا ناامیدی مطلق در سکوتی اندوهناک.
 
 
 

۱۸- داستان های میروویتز

نوح باومباخ بار دیگر به همان ژانر دلخواه و جالب خود بازگشته که برای او شهرت را به همراه داشت و در این راه از بازیگران سرشنای و کارآزموده ای کمک گرفته است. در فیلم «داستان های میروویتز» (The Meyerowitz Stories) رفته رفته با اعضای خاندان میروویتز آشنا می شویم که در واقع از دو مرد و یک زن جوان (بن استیلر، آدام سندلر و الیزابت مارول) و پدرشان که یک بازیگر سالخورده سرشناس و موفق است و نقش بداخلاق و بددهن او را نیز داستین هافمن بزرگ بازی می کند. این سه فرزند قصد دارند برای پدر خود یک مراسم بگیرند اما بزودی بحرانی رخ می دهد و روابط این خانواده را دچار دگرگونی می کند. فیلم جدید باومباخ همان سبک پرطرفدار او را در خود داشته و بدون شک شما را سرگرم خواهد کرد.
 
 
 

۱۹- جایی برای مخفی شدن نیست

برخی از فیلم های مستند شما را از مسایل غیرضروری فراتر برده و به شما کمک می کنند که از یک دنیای ظاهراً بی معنی معنایی استخراج کنید. برخی دیگر نیز شما را با یک حقیقت بسیار تلخ و شوکه کننده روبرو خواهند کرد و فیلم «جایی برای پنهان شدن نیست» (Nowhere to Hide) از همین دسته دوم خواهد بود. داستان فیلم از دیدگاه یک پزشک عراقی روایت می شود که پس از عقب نشینی نیروهای عراقی از این کشور دوربین را از دست یک مستندساز در حال مرگ می گیرد و  تلاش می کند چیزی که از بازسازی کشورش انتظار دارد را به تصویر بکشد. اما دنباله ی این مستند بیش از ۸۰ دقیقه ای که در چهار سال آینده رخ می دهد هیچ شباهتی با ذهنیات این پزشک عراقی نداشته و سراسر جدایی، تفرقه و جنگ است. او نمی تواند ترس و وحشتی که می بیند را باور کند اما می داند که باید به فیلم گرفتن ادامه دهد.
 
 
 

۲۰- رودخانه باد

تیلور شریدان، نویسنده ی فیلم نامه ی فیلم های موفق «اگر از آسمان سنگ ببارد» (Hell or High Water) و «سیکاریو» (Sicario) اولین تجربه ی کارگردانی خود را با فیلمی جنایی به نام «رودخانه باد» (Wind River) به نمایش گذاشته است، تریلری رازآلود و نامتوازن که در اردوگاه سرخ پوستان رودخانه باد در وایومینگ رخ می دهد. وقتی که جنازه ی یک دختر جوان سرخ پوست در یخ ها پیدا می شود، یک رنجر کارکشته (جرمی رنر) و یک مامور اف بی آی (الیزابت اولسن) در جامعه ای که نادیده گرفته شده و تا خرخره در جنایت و مواد غرق شده است به دنبال حقیقت ماجرا ماجرا می گردد. اگر چه داستان واقعی ماجرای قتل به خوبی و زیبایی به تصویر کشیده شده است اما راه حل و قصاص مسبب اصلی چندان راضی کننده نیست. با این وجود فیلم به شدت شما را تحت تاثیر قرار خواهد داد.

منبع : برترین ها

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دو + یازده =

دکمه بازگشت به بالا