مشهد قدیم

سابقه تولیت آستان قدس رضوی در دوران گذشته

download

 

واژه توليت در معني عمل دادن به كسي، والي ساختن و كار در گردن كسي گزاردن تعريف شده است. (لغت‌نامه دهخدا، ذيل واژه توليت). در همين راستا متولي به كسي اطلاق مي شود كه كاري را به خود گيرد يا به كار كسي اقدام نمايد. البته واژه متولي در فقه اسلامي نيز داراي تعاريف خاصي است. فقها مشخصاً متولي را كسي مي‌دانند كه بر حسب صفات و خصوصياتي كه واقف در وقف‌نامه ذكر كرده است به اداره امور وقف، موافق نظر واقف مي‌پردازد و معمولاً حق‌الزحمه وي در وقف‌نامه‌ها يك عشر از درآمد موقوفه است. (دهخدا، ذيل واژه متولي)

 

آستان قدس رضوي نهادي محسوب مي‌شود كه عامل اصلي شكل‌گيري آن سنت حسنه وقف است. اداره و مديريت اين مجموعه مذهبي كه به تدريج و در طول زمان كاركردهاي فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي متعددي مي‌يابد از ديرباز مورد توجه خاندان‌هاي حاكم بر اين سرزمين بوده است. در قرون اوليه اسلامي كه تشكيلات حرم مطهر كوچك و موقوفات آن اندك بود افرادي كه در اصطلاح به آنها نقيب گفته مي‌شد اداره حرم را بر عهده داشتند. البته اين افراد علاوه بر اين منصب،كليداري حرم را نيز برعهده داشتند. اين وضعيت تا قرن نهم هجري ادامه داشت و منصب نقابت و كليدداري بين سادات رضوي و موسوي مشترك و دست به دست مي‌گشت تا صفويان به قدرت دست يافتند( حسن آبادي،1385).

با روي كارآمدن حاكمان صفوي تغييرات و تحولات بسياري در كشور به وجود مي‌آيد. ايران به عنوان يك واحد سياسي مستقل صورت پيش از اسلام خود را باز يافته و تشيع مبناي عمل سياسي، اجتماعي، فرهنگي و … مي‌شود (جعفريان،1379). اقتضائات و نيازها، هيأت حاكمه را وا مي دارد تا وقف را توسعه داده و از ظرفيت هاي اين نهاد براي بهبود جامعه بهره گيري نمايد (نوري،1387). بنابراين آشنايي ديرينه‌ي صفويان با سنت وقف و سعي و اهتمام آنان در گسترش و ترويج آن تحولات زيادي را در تشكيلات ساده و كوچك بارگاه امام رضا(ع) پديد مي‌آورد؛ به صورتي كه سرپرستي و مديريت متوليان جزء و نقبا ديگر پاسخگوي اداره كل مجموعه نيست. از دوره شاه طهماسب (907 ـ 962ق) اولين متولي به صورت رسمي از طرف وي انتخاب مي‌شود ( حسن آبادي،1385). با اين انتخاب نظارت و اعمال سرپرستي شاه بر آستان قدس و امور آن رسمي و قانوني شده و تا قرن‌ها بعد يعني دوره پهلوي ادامه مي‌يابد.

در دوره پهلوي اول (1304 تا1320) تنها دو نفر به نام هاي محمد ولي اسدي و فتح الله پاكروان به عنوان نيابت توليت، سرپرستي امور آستانه را به عهده مي گيرند. اما در دهه اول حكومت محمد رضا پهلوي (1320 تا 1330) مجموعا پنج نفر به نام هاي حسنعلي منصور، ناصر اعتمادي، غلام حسين اشرفي، محمود بدر و مصطفي قلي رام به عنوان نايب توليت آستان قدس انتخاب و راهي مشهد مي شوند. بايد توجه داشت در اين مقطع اوضاع كشور نابسامان و تا حدودي آشفته است. رضا شاه پهلوي به تبعيد فرستاده شده، كشور به اشغال نيروهاي متفقين در آمده است و قحطي و كمبود مواد غذايي مردم را تحت فشار قرار داده است. محمدرضا پهلوي كه به جاي پدر انتخاب شده جواني خام و فاقد درايت لازم است. او براي سر و سامان دادن به اوضاع مملكت دست به دامان تعدادي از سياستمداران كهنه كار و با سابقه مي شود اما ظاهرا از هيچ كدام كار چنداني ساخته نيست. او در مدت ده سال اول حكومتش، هفده بار اقدام به تغيير كابينه مي نمايد و مجموعا دوازده نفر را به نخست وزيري بر مي گزيند. اين انتصابات پي در پي در ساير بخشها و نهادهاي كشور از جمله آستان قدس رضوي نيز رخ مي دهد. از اين رو بايد از جهت گيري و رويكرد كلي حكومت در انتخاب نايب التوليه ها و تأ ثيري كه بر روند انجام امور اين نهاد مذهبي داشته، غافل نماند.

 

 متأسفانه به دليل برخي مشكلات و حساسيت‌ها و به رغم نزديك بودن زمان مسئوليت اين افراد به دوره حاضر، اطلاعات در خصوص جانشينان متولي آستان قدس در عهد پهلوي ناقص و بسيار اندك است و تاكنون اثر مدون و كاملي پيرامون آنها، خصوصاً كساني كه در عصر پهلوي دوم زمام امور آستانه را برعهده داشته اند به رشته تحرير درنيامده است.. بنابراين هويت، شخصيت و عملكرد كساني كه در اين مقطع زماني سر پرست امور بوده اند در هاله‌اي از ابهام قرار گرفته و در مواردي ناشناخته باقي مانده است. در حالي كه اطلاع يابي از هويت و عملكرد اين افراد و جايگاه سياسي، فرهنگي و اجتماعي آن بسيار حائز اهميت بوده و مي‌تواند ما را در جريان پيشرفت يا ركود و پس رفت اين نهاد بزرگ مذهبي در اين برهه از زمان قرار دهد.

    از آنجايي كه اكثر افراد نام برده از مقامات و رجال سياسي اين دوره به شمار مي‌آيند در كتابهايي كه پيرامون شرح حال رجال عصر پهلوي نوشته شده اشاراتي كلي به زندگي و اقدامات آنها در طول حياتشان صورت گرفته است. كه از اين دست مي‌توان به كتابهاي شرح حال رجال سياسي ـ نظامي تاريخ معاصر (عاقلي، 1380)، بازيگران عصر رضاشاهي و محمدرضا شاهي (نجمي، 1373)، بازيگران عصر پهلوي از فروغي تا فردوست (طلوعي، 1374)، از سيد ضياء تا بختيار (بهنود، 1374)، بازيگران سياست (احتشامي، 1328)، زندگي نامه سياسي دكتر مظفر بقايي (آباديان، 1377)، نخبگان سياسي ايران از انقلاب مشروطيت تا انقلاب اسلامي (شجيعي، 1383)، نخست وزيران ايران (عبدالله‌پور، 1369)، خاطرات جهانگيرخان تفضلي (توكلي، 1376)، دولتهاي ايران از ميرزا نصرالله خان مشيرالدوله تا ميرحسين موسوي (1379) اشاره نمود.

علاوه بر اين منابع، سالنامه‌ها و ماهنامه‌هاي قديمي نيز حاوي اطلاعات با ارزشي پيرامون زندگي، شخصيت و اقدامات اين افراد مي‌باشند كه به عنوان نمونه به سالنامه دنيا و ماهنامه دادگستر مي توان اشاره نمود. كتابهايي كه مضمون روزشمار و تقويم تاريخ دارند نيز جسته و گريخته پيرامون اقدامات و عملكرد اين افراد اطلاعاتي را در اختيار قرار مي‌دهند. روزشمار تاريخ ايران از مشروطه تا انقلاب اسلامي (عاقلي، 1374) و تقويم تاريخ خراسان از مشروطه تا انقلاب اسلامي (جلالي، 1377) نمونه‌هايي از اين دست محسوب مي شوند. هم‌چنين در كتابهايي كه با اولويت خراسان و رجال برجسته آن به نگارش درآمده‌ است؛ نظير فرهنگ خراسان (عطاردي، 1381) و وقايع خاور ايران (ميرنيا، 1374) مطالب مفيدي در اين خصوص مشاهده مي‌گردد.

البته در كتابهايي كه اختصاصاً پيرامون آستان قدس رضوي به رشته تحرير درآمده نيز توضيحات قابل توجهي ارائه شده است. از جمله‌ مهم‌ترين اين آثار مي‌توان به  كتابهاي شمس‌الشموس (احتشام كاويانيان، 1354)، تاريخ آستان قدس (مؤتمن، 1355)، تاريخ آستان قدس رضوي (عطاردي، 1371) اشاره نمود. تفاوت اين منابع با ديگر موارد در اين است كه در اين كتابها علاوه بر اشارات اجمالي به شرح حال و زندگي اين افراد توضيحات قابل ملاحظه اي پيرامون اقدامات و عملكرد ايشان در مدت نيابت توليتشان ارائه شده است كه مي تواند پژوهشگر را در اين عرصه ياري دهد.

علي منصور
 
 

علي منصور ملقب به منصورالملك در سال 1305هجري قمري برابر با 1265 هجري شمسي تولد يافت. (سالنامه دنيا،1325). وي پس از انجام تحصيلات مقدماتي وارد دوره سوم مدرسه علوم سياسي شد كه به كوشش ميرزا حسن خان مشير الدوله تأ سيس شده بود. منصور پس از گذراندن دوره اين مدرسه در سال 1286 وارد خدمت وزارت امور خارجه شد و مدتها در اداره مربوط به انگليس كه رياست آن با ظهير الملك بود، انجام وظيفه نمود(عاقلي،1384). اولين سمت منصور در اين اداره مترجمي بود و بعد به ترتيب به رياست كارگزيني، رياست شعبه تجارت اداره محاكمات و رياست اداره انگليس كه از ادارات مهم وزارت خارجه بود، رسيد(دولتهاي ايران از ميرزا حسين خان مشير الدوله تا مير حسين موسوي،1379). منصور در ادامه و در سال 1298 شمسي به كفالت وزارت خارجه دست يافت(عاقلي ،1380). وزير مختار انگليس در تهران پس انتصاب منصور به معاونت و كفالت وزارت امور خارجه طي گزارشي به لندن متذكر شد اين انتصاب از نظر ما بهترين انتصاب است زيرا ما با منصور روابط بسيار صميمانه اي داريم (عاقلي،1384). اندكي بعد علي منصور از وزارت خارجه به وزارت داخله منتقل و به عنوان معاون وزارت داخله انتخاب مي گردد. او هم چنين در نخستين سالهاي سلطنت رضاشاه به استانداري آذربايجان منصوب و راهي اين ديار مي شود(دولتهاي ايران از ميرزا حسين خان مشير الدوله تا مير حسين موسوي،1379).

چندي بعد يعني در سال 1302 منصور در كابينه دوم مشيرالدوله كفالت وزارت كشور را بر عهده مي گيرد و در سال 1305 در كابينه مستوفي الملك نيز مجدداً همين سمت را احراز مي نمايد(عبدالله پور،1369). از ديگر مناصب اين شخصيت سر شناس بايد از حضور او در كابينه مخبرالسلطنه هدايت ياد نمود. او در سال 1308 به عنوان وزير كشور در جمله اعضاي هيأت دولت وارد و عرصه جديدي در زندگي سياسي اش باز مي شود. چندي بعد با تغييراتي كه در كابينه مخبرالسلطنه ايجاد مي گردد سمت منصور نيز تغيير نموده و وزارت طرق به او سپرده مي شود(عاقلي 1380). البته در ترميم هاي بعدي كه دراين كابينه صورت مي پذيرد منصور الملك همچنان در وزارت طرق ابقاء مي شود. بايد گفت او پست وزرات را تا شهريور 1312 كه فروغي براي بار دوم به نخست وزيري مي رسد حفظ مي نمايد(عبدالله پور،1369).

 از اقدامات منصور در اين مقطع بايد از اتمام و افتتاح راه چالوس ياد نمود(عاقلي،1380). سال 1314تاريخ مهمي در زندگي سياسي منصور به شمار مي آيد. او در اين سال به جرم ارتشاء و اخذ پانزده هزار تومان رشوه از شركت كامپساكس، بركنار و تحت تعقيب جزايي قرار مي گيرد(نجمي،1373). محسن صدر الاشراف وزير وقت عدليه وي و معاونش را به سوء استفاده در راه سازي متهم و از مجلس تقاضاي محاكمه آنها را مي نمايد. جلسه محاكمه در ديوان عالي كشور با حضور كليه مستشاران و دادستان كل تشكيل مي شود. اما در نهايت از منصور و يارانش رفع اتهام مي گردد.

 منصور پس از برائت خود به مدت سه سال بيكار مي ماند تا اين كه در مرداد ماه 1317 در كابينه جم به وزارت صناعت كه تازه تشكيل يافته گمارده مي شود( عاقلي،1380). شغل بعد او در كابينه اي كه متعلق به متين دفتري است وزارت پيشه و هنر مي باشد تا اين كه در تيرماه 1319 به عنوان نخست وزير برگزيده مي شود(شجيعي،1383). در مورد علي منصور گفته شده كه او از طرفداران سياست انگليس در ايران بوده است و انتخاب وي از طرف رضا شاه نيز به منظور نزديكي به انگليسي‌ها صورت مي گيرد(دولتهاي ايران از ميرزا حسين خان مشير الدوله تا مير حسين موسوي،1379). در هر حال عمر دولت منصور مانند بسياري از دولت هاي اين زمان كوتاه است زيرا با ورود نيروهاي نظامي دو دولت روسيه و انگليس از مرزهاي شمال،غرب و جنوب غربي و بمباران شهرهاي اين مناطق و در پي آن متلاشي شدن پادگان ها، دولت منصور در 5 شهريور 1320 ناچار به استعفا مي شود(شجيعي،1383).

 

پس از اين وقايع و استعفاي رضاشاه و خروج او از كشور، در خراسان نيز تحولاتي بروز مي كند. پاكروان استاندار خراسان در اثر فشار افكار عمومي از كار بركنار مي شود و منصورالملك از طرف دولت فروغي كانديداي استانداري خراسان مي گردد.1 (عاقلي،1380). منصور در تاريخ 12 دي ماه 1320 به عنوان نيابت توليت عظمي و استاندار خراسان به مشهد مي آيد و تا هشتم آذر ماه 1324نيز در اين شهر اقامت نموده و مشغول به كار مي شود.

اما برجسته ترين اقدامات منصور در طي حضور در خراسان و آستان قدس رضوي :

– اتمام ساختمان موزه كه در تاريخ 22 آذر ماه 1324 عمليات آن به انجام رسيده و به روي مردم گشوده مي شود.

– خريداري باغ و عمارت استانداري و مزرعه بغبغو براي آستان قدس(احتشام كاويانيان،1354).

-انتقال ساختمان كتابخانه آستان قدس از مكان قديمي اش به مكان ديگري واقع در روبروي خيابان تهران(خيابان امام رضا) در 29 مهر ماه 1323(سازمان كتابخانه ها… ،سند شماره 14/31134).

– برچيدن سنگهاي مرمر يشم ‌نماي از كف حرم و استفاده از سنگهاي صورتي و سفيد آن جهت سنگ فرش كف گنبد حاتم خاني و ساير بيوتات متبركه.

– تعمير گنبد الهوردي خان ،معرق كاري داخل حرم،تعمير لوله كشي داخل حرم،تعمير قنات هاي ملك آباد،آصف الدوله، ركن آباد و درخت كاري برخي باغات آستان قدس از ديگر اقدامات وي در آستان قدس محسوب مي شود(سازمان كتابخانه ها…،سند شماره469-481/45799).

 

  البته در زمان استانداري و نايب توليت منصور در خراسان وضعيت خوار و بار دچار مشكلاتي مي شود. زيرا مقاطعه‌كاران ارزاق عمومي را به قواي نظامي خارجي كه خراسان را اشغال كرده بودند تحويل مي‌دادند، بنابراين قحطي مصنوعي در شهر ايجاد مي شود. علي منصور به عنوان نايب توليت و استاندار خراسان تصميم مي گيرد جهت رفع اين مشكل و رساندن ارزاق عمومي به مردم اقدام به ساخت بقيه بناي كتابخانه، موزه، تالار تشريفات و مقبره شيخ بهايي نمايد. همچنين ساختمان مهمانخانه طوس كه متصل به مهمانسراي حضرت بود و نيز ساختمان‌هاي ديگري كه مورد لزوم بيمارستان شاه‌رضا بود را به اتمام برساند و با به كار گرفتن اقشار ضعيف و كم درآمد و پرداخت اجرت روزانه به آنها ضمن جلوگيري از تكدي‌گري اين افراد اين مكانها را نيز ساخته و مورد بهره‌برداري قرار دهد(احتشام كاويانيان،1354).

پس از اين منصور در مقابل تحريكات و ناملايماتي كه به اقتضاي زمان به وجود مي آيد تاب نمي آورد؛ بنابراين به تهران احضار مي شود. از آن پس او تا پايان سال 1325 شغلي ندارد تا اين كه در انتهاي همين سال به عنوان استاندار آذر بايجان انتخاب مي شود. البته اوضاع آذربايجان در اين زمان بسيار آشفته و درهم ريخته است زيرا يك سال تمام متجاسرين بر آن حكومت كرده اند. هنوز چند ماهي از استانداري او بر آذربايجان نگذشته كه نداي عدم رضايت از هر طرف بلند مي شود و منصور مجبور به ترك آذربايجان مي گردد. بنابراين او بار ديگر در زمره رجالي قرار مي گيرد كه منتظر ارجاع شغل جديد هستند.

منصور در اواخر حكومت ساعد به رياست شوراي عالي برنامه منصوب مي شود و اندكي بعد نمايندگان دوره شانزدهم به او ابراز تمايل مي نمايند(عاقلي،1380). برخي معتقدند اين تغيير گرايش تا حدودي از آن رو ست كه شاه مايل به برقراري ارتباط نزديك تر با آمريكا شده است بنابراين منصور را مهره مناسبي تشخيص مي دهد. چون او از ميان رجال دوره پدرش شهرت به نزديكي با انگلستان ندارد و مي توان وانمود كرد كه انگليس و شوروي عزل او را خواسته اند(بهنود،1374). گرچه در اين ماجرا برخي نيز هدف اصلي از روي كار آوردن دولت منصور را تصويب لايحه الحاقي گس-گلشائيان عنوان كرده اند(آباديان،1377). به هر تقدير منصور كابينه خود را در 14 فروردين 1329 به مجلس شوراي ملي معرفي و پس از رأي اعتماد مجلس مشغول به كار مي شود اما اين بار هم مانند قبل دولتش دوام چنداني ندارد و در تيرماه 1329با استعفاي وي به شكل غيرمنتظرهاي به پايان مي رسد.

آخرين سمت هاي سياسي منصور، سفير كبيري ايران در ايتاليا (عاقلي،1374) ، سفير ايران در تركيه و سفير سيار ايران در دول اروپايي است كه به جاي سپهبد زاهدي به مدت چهار سال در سوئيس اقامت مي گزيند(عاقلي،1380). پيرامون شخصيت و عملكرد منصور نظرات و اعتقادات گوناگوني وجود دارد برخي او را سياست مداري مرموز،رياكار و مزدور مي دانند كه براي خدمت به رضا شاه ساخته شده بود(توكلي،1376) و گرفتن حق دلالي(پور سانتاژ) را به خاندان پهلوي آموخت(بهنود،1374). البته در مقابل عده اي نيز براين باورند كه منصور فردي ضعيف و بي اختيار بوده كه جز اجراي اوامر ملوكانه وظيفه اي براي خود نمي شناخته است. اين گروه او را فردي فاقد شم سياسي معرفي مي كنند كه قادر نبود در شرايط حساس شهريور 1320در نقش يك مشاور صديق براي شاه عمل كند و كشور را از تجاوز و حمله نيروهاي متفقين به دور نگه دارد(طلوعي،1374). منصور سرانجام در اوائل دهه پنجاه درگذشت. 2

نمونه امضاء:
 
 
ناصر اعتمادي
 
 

ناصر اعتمادي معروف به «نصرالدوله» در سال 1271 شمسي در تهران متولد مي شود. او كه برادرزاده حاجي «مجدالدوله»، داماد ناصرالدين شاه است پس از انجام تحصيلات ابتدايي و متوسطه به اروپا مي رود و مدتي در روسيه در رشته نظام مشغول به تحصيل مي شود. پس از فراغت از تحصيل به آلمان رفته و قريب به ده سال در آن‌جا اقامت مي نمايد (عاقلي ،1380). اعتمادي پس از مراجعت به ايران در اداره كل قشون به عنوان رئيس محاسبات وزارت جنگ انتخاب و در ادامه به رياست قشون آذربايجان برگزيده مي شود. در مراجعت به تهران بار ديگر به عنوان فرمانده قشون اصفهان تعيين و عازم اين شهر مي گردد(سالنامه دنيا،1326).

اعتمادي در سال 1297 به وزارت داخله منتقل و سمت حكمراني بنادر را عهده دار مي شود . اندكي بعد نيز حكومت خمسه و زنجان به او پيشنهاد مي شود بنابراين او عازم اين ناحيه شده و چندي حاكم آن جا مي گردد(عاقلي،1380). در جريان كودتاي 1299 وي بنا به دستور حكومت مركزي دستگير و در تهران زنداني مي شود اما پس از هشت ماه از زندان آزاد مي گردد. از آن پس به كار آزاد و مطالعات درسي مي پردازد. ناصر اعتمادي در زماني كه درگاهي، رياست نظميه را بر عهده دارد به اتهام تشكيل كميته بلشويكي به همراه ملك الشعراء بهار و سيد حسين زعيم دستگير شده و به سمنان تبعيد مي گردد، تا اينكه سرلشكر كوپال به رياست نظميه انتخاب شده و دستور آزادي ايشان را صادر مي نمايد.

نامبرده در سال 1317 به رياست هيأتي از مهندسين براي خريد و حمل كارخانه ذوب آهن به آلمان رفته و براي حمل وسايل كارخانه به ايران تلاش مي نمايد اما به واسطه بروز جنگ جهاني دوم و وقايع شهريور 1320 ورود كارخانه ذوب آهن به ايران ميسر نمي شود و او بعد از چهار سال اقامت در آلمان به ايران باز مي گردد. اعتمادي پس از مراجعت به عنوان معاون وزير راه (سالنامه دنيا،1326) و چندي بعد يعني در فروردين 1322 به عنوان معاون نخست وزير (علي سهيلي) برگزيده مي شود(عاقلي،1374). دستيابي او به پست وزارت يك سال بعد ميسر مي گردد به اين ترتيب كه او در سال 1323 موفق به احراز پست وزارت كشاورزي در كابينه محمد ساعد مي شود(سميعي،1365).

 پست هاي نيابت توليت آستان قدس و استانداري خراسان در 1324 به اعتمادي سپرده مي شود. برخي منابع شروع به كار او را 22 آذز (جلالي،1377 ؛ عاقلي،1374) و پاره اي ديگر 8 اسفند ماه ذكر مي كنند(احتشام كاويانيان، 1354). اما در هرحال خاتمه كار وي در مرداد ماه 1325 فرا مي رسد(مؤتمن،1355). آنچه از كنكاش در ميان اسناد در زمينه اقدامات اعتمادي در مدت حضور در آستان قدس رضوي حاصل مي شود حاكي از آن است كه او در زمان تصدي اش علاوه بر انجام امور روزمره اداري و مالي كه شامل تأمين هزينه هاي لازم در بخش هاي مختلف آستان قدس هم چون بيمارستان شاه رضا،كتابخانه،نوانخانه،جذامي خانه،مهمانخان،دار التربيه شاهپور،دار التوليه و… مي باشد(سازمان كتابخانه ها … ، سند شماره 64-58/46393، 30-28/46528). اقدام به خريد املاك دوراب و سعد آباد در ناحيه تربت حيدريه نموده(سازمان كتابخانه ها و…،سند شماره 19/46491)؛ و اقداماتي نيز در جهت انجام تعميرات و نوسازي در ايوان طلاي صحن نو(صحن آزادي)، ايوان طلاي صحن عتيق(صحن انقلاب)، پشت بام حرم مطهر و سراي شاهورديخان، از موقوفات آستان قدس)صورت داده است (سازمان كتابخانه ها و …،سند شماره 34/46515، 485و391/46512). البته در برخي منابع به اين مطلب نيز اشاره شده است كه اعتمادي در دوران مسؤليتش كليه سنگ هاي كف صحن قديم را كه از دوره توليت وزير نظام3 مفروش بوده را بر مي چيند و ضمن زير سازي آن با بتن آرمه، صحن مذكور را با سنگ خلج سنگ فرش مي نمايد. (احتشام كاويانيان،1354)

 در بررسي اسناد و مدارك نكات و مطالب جالب توجهي ديگري نيز مشاهده شد كه ذكر آن خالي از لطف نبوده و تا حدودي مي تواند بيانگر نظر و روش اعتمادي در اداره امور اداري و فرهنگي آستان قدس در زمات نايب التوليه بودنش، باشد.  از اين جمله نامه اي است كه خطاب به رؤساي ادارات و دوائر مختلف آستان قدس نوشته و در آن از منفعل بودن مديران گلايه مند است. او در اين زمينه صراحتا مي نويسد: “…به طوري كه مشاهده مي شود اكثر پيشنهادات واصله از دوائر و شعب آستان قدس به طور حكايت و گزارش است و انجام آن را مو كول به نظر اينجانب مي كنند. خاطر نشان مي شود رؤساي ادارات بايستي در انجام امور خود مطالعه، پس از تشخيص صرفه و صلاح با مسؤوليتي كه دارند صريحا اظهار نظر كنند تا دستور اقدام داده شود چنانچه بر خلاف اين دستور پيشنهادي بفرستند علاوه بر اينكه ترتيب اثر داده نمي شود پيشنهاد دهنده مؤاخذه مي شود”(سازمان كتابخانه ها …، سند شماره 18/31089).

قابل ذكر است در ميان اسناد اين دوره سند پرداخت مقرري به ناصر اعتمادي در اسفند ماه سال 1324 يافت شد كه نشان مي دهد وي از بابت حق التوليه و حق النظاره حدود 1000 تو مان در ماه مقرري داشته است(سازمان كتابخانه ها و…114/46388).

 ظاهراً اعتمادي پس از عزل از نيابت توليت آستان قدس رضوي و استانداري خراسان چندي به عضويت هيأت مديره بانك صنعت و معدن ايران در آمده و مدتي نيز رياست هيأت مديره شيلات ايران و شوروي را عهده دار مي شود(سالنامه دنيا،1326). او سرانجام در سال 1328 در سن 60 سالگي در تهران درمي گذرد.

درباره خصوصيات اخلاقي و دانش وي گفته شده كه وي مردي باسواد، دست و دل باز و كم كار بوده (عاقلي،1380)كه به زبانهاي روسي و آلماني به خوبي تسلط داشته و فرانسه و انگليسي را نيز در حد متوسط مي‌دانسته است(سالنامه دنيا،1326).

نمونه امضاء :
 
 
 

غلام حسين (آقا خان) اشرفي

 

غلام حسين اشرفي در سال 1279 در تهران به دنيا آمد. با آنكه نامش «آقا خان» بود بعضي او را غلامحسين مي‌خواندند و البته او نيز «اشرفي» بدون ذكر نام كوچك امضاء مي‌كرد. تحصيلات ابتدايي و متوسطه را در مدرسه تربيت تهران به اتمام رسانيد و سپس وارد مدرسه حقوق و علوم سياسي گرديد. در 19 سالگي فارغ التحصيل شد و چون خانواده‌اش سابقه ممتدي در خدمات دولتي داشتند در 21 سالگي يعني در سال 1297 وارد خدمت وزارت دارائي شد. سپس در شهرداري تهران و بانك سپه مشغول كار گرديد(احتشامي،1328). در سال 1306 به دعوت علي اكبر داور با رتبه 4 قضايي وارد دادگستري شد. اولين سمتش بازپرسي تهران بود. سپس رئيس محكمه بدايت و مستشار استيناف شد.

 در 1312 مجدداً به وزارت دارائي بازگشت و ابتدا با رياست اداره دارايي و سپس مدير كلي آن ارتقاء درجه پيدا نمود. اشرفي در ادامه و در سال 1319 با مقام مدير كلي به وزارت پيشه و هنر راه مي يابد و چندي بعد يعني در سال 1321 در كابينه احمد قوام به عنوان معاون نخست وزير انتخاب مي شود(عاقلي،1380). علي سهيلي كه مأمور تشكيل دولت مي شود( 23 دي ماه 1322) اشرفي را مجدداً در همين پست ابقاء مي كند او اين سمت را تا آخر دوره چهاردهم مجلس شوراي ملي به مدت دو سال و نيم حفظ مي كند(احتشامي،1328).

سر انجام در 2 مرداد ماه 1325 غلام حسين اشرفي به عنوان استاندار خراسان و نيابت توليت آستان قدس رضوي انتخاب شده و تا 25 اسفند 1326 در مشهد عهده دار امور مي شود(جلالي،1377؛مير نيا،1374). در مورد اقدامات اشرفي در آستان قدس بايد اذعان نمود كه عملكرد وي بيشتر در منابع چاپي انعكاس يافته است و منابع آرشيوي موجود حاوي اطلاعات چنداني نيست. از جمله موارد قابل اعتنا در اين منابع نامه اي است كه محمودي، رئيس وقت حسابداري آ ستان قدس به اوكتايي،رئيس كتابخانه نوشته و نظر نايب التوليه را پيرامون نحوه تأ مين منابع كتابخانه بيان مي نمايد. در بخشي از اين نامه آمده است:”… مبلغ 2 هزار و پانصد ريال اعتبار جهت خريد كتاب به نظر نيابت توليت رسيد مقرر فرمودند قيمت اين كتابها را بپردازيد ولي در آيند آقاي اوكتايي بايد مراقبت بيشتري در انتخاب و خريد كتاب داشته باشند شأن و اهميت كتابخانه آستان قدس به داشتن كتب نفيسه است نه تعداد زياد كتاب…”(سازمان كتابخانه ها …،سند شماره 3/31005).

 البته سند مربوط به دريافت مقرري از آستان قدس نيز جالب توجه است. زيرا در اين سند به پرداخت مبلغ 1000 تومان  بابت حق التوليه و حق النظاره به وي اشاره شده است(سازمان كتابخانه ها…، سند شماره69/46526). اما در ساير منابع پيرامون  اقدامات اشرفي در طي يك سال و هشت ماه حضورش در آستان قدس توضيحات مفصل تري ارائه شده است كه برجسته ترين موارد آن عبارت است از:

–                     اقدام جهت سنگ فرش نمودن كف صحن عتيق ( صحن انقلاب كنوني)(احتشام كاويانيان،1354). 4

–           فسخ اجاره املاك مزروعي آستان قدس كه از دوره فتح الله پاكروان در اجاره شركت فلاحتي خراسان بود. با اين اقدام از سال 1326 كليه املاك مزروعي آستان قدس از اجاره اين شركت خارج گرديده و در اختيار مأموران آستانه قرار مي گيرد (همان). 5

–                     چاپ جلد چهارم فهرست كتابهاي كتابخانه آستان قدس رضوي (مؤتمن،1355).

 

غلامحسين اشرفي پس از عزل از مناصبش در خراسان مدتي خانه‌نشين مي شود تا اين كه در كابينه عبدالحسين هژير كه در 30 خرداد 1327 تشكيل مي گردد به جاي فخرالدين شادمان به عنوان وزير اقتصاد ملي برگزيده مي شود(دولتهاي ايران از ميرزا نصر الله خان مشير الوله تا مير حسين موسوي، 1379). او اين سمت را در كابينه محمد ساعد نيز كه پنج ماه بعد روي كار مي آيد؛ حفظ مي نمايد(سميعي،1365). غلام حسين اشرفي معروف به آقا خان سرانجام در سال 1336 در سن 58 سالگي از دنيا مي رود(عاقلي،1380).

ابوالحسن احتشامي پيرامون خصوصيات وي آورده است كه: اشرفي مردي اجتماعي و بسيار طرفدار نظم و ترتيب بود و به زبانهاي فرانسه و انگليسي نيز تسلط كامل داشت(احتشامي،1328).

 
نمونه امضاء :
محمود بدر
 
 

محمود بدر فرزند ميرزا احمد خان نصيرالدوله در سال 1271 متولد شد (عاقلي،1381). پس از اتمام تحصيلات ابتدايي در تهران، تحصيلات متوسطه و عاليه خود را در انگلستان به پايان رسانيد و از دانشگاه كمبريج در رشته اقتصاد فارغ التحصيل گرديد(مرسلوند،1376). او بعد از ورود به ايران در 1327 قمري با سمت مترجم وارد وزارت ماليه شد(سالنامه دنيا،1324) و مدتي منشيگري و مترجمي منسس، رئيس بلژيكي اداره گمرك را به عهده گرفت(عاقلي،1381). در پي ورود آرتور ميلسپو به ايران و سپردن رياست كل دارايي ايران به وي تعدادي مستشار آمريكايي به ايران مي آيند. محمود بدر مدتي به عنوان معاون در كنار مستر گور،يكي از مستشاران آمريكايي كه رياست كل محاسبات ماليه را بر عهده داشت، مشغول به كار مي شود.

اندكي بعد او كه در حال طي نمودن مراحل ترقي و پيشرفت است موفق به احراز پست رياست اداره محاسبات وزارت راه مي شود(سالنامه دنيا،1324).در سال 1310 و در همين سمت به همراه ارباب كيخسرو شاهرخ، نماينده زرتشتيان در مجلس شوراي ملي مأمور پايان بخشيدن به فعاليتهاي راه آهن مي شود(مرسلوند،1376). و در همين سال مقام مدير كلي وزارت دارايي و سپس خزانه داري كل كشور را نيز احراز مي نمايد(عاقلي،1381).در سال 1315 علي اكبر داور، بدر را به عنوان معاون خود در وزارت ماليه منصوب مي نمايد(همان). پس از خودكشي داور او به عنوان كفيل اين وزارت خانه عهده‌دار امور مي‌شود(دولتهاي ايران از ميرزا نصر الله خان مشير الدوله تا مير حسين موسوي، 1379). وي در زماني كه كفالت وزارت ماليه را برعهده دارد به همراه وثيقي، معاون اداره كل تجارت و انصاري، رئيس اداره امور اقتصادي وزارت خارجه براي مذاكره در امور تجاري و اقتصادي و مذاكرات پاياپاي بين ايران و آلمان به برلين مي رود و موفق به عقد قرارداد تهاتري بين ايران و آلمان مي گردد(مكي،1374).

در ادامه در كابينه‌اي كه در مهر 1316 محمود جم مأمور تشكيل آن مي‌گردد به عنوان وزير ماليه منصوب و تا آبان 1318 در اين پست مشغول به كار مي‌شود(عاقلي،1374). او هم چنين بعد از شهريور 1320 در كابينه علي سهيلي به عنوان وزير ماليه حضور يافته و عهده‌دار وزارت دارائي مي گردد (دولتهاي ايران از ميرزا نصر الله خان مشير الدوله تا مير حسين موسوي، 1379). كمي بعد در 28 بهمن 1321 بدر مجدداً در كابينه دوم علي سهيلي پست وزارت را احراز مي كند؛ منتهي اين دفعه به عنوان وزير بازرگاني و پيشه و هنر به مجلس معرفي مي‌شود(سميعي،1365).

از اين پس بدر تا سه سال پست مهم دولتي در اختيار ندارد تا اينكه در خرداد 1324 محسن صدرالاشراف از طرف شاه مأمور تشكيل كابينه مي‌گردد. او بدر را به عنوان وزير پيشنهادي خود جهت وزارت دارايي به مجلس معرفي مي‌كند. بدر در اين سمت به خاطر فروش خالصجات خيرآباد ورامين به شدت از سوي دكتر محمد مصدق وكيل اول تهران مورد انتقاد گرفته و عليه او اعلام جرم مي‌شود(مكي،1374). در اختيار داشتن پست وزارت براي او در اين مقطع بسيار كوتاه است و بيش از پنج ماه طول نمي كشد زيرا دولت صدرالاشراف دولت مستعجل است و در 29 مهر 1324 به پايان مي‌رسد(دولتهاي ايران از ميرزا نصر الله خان مشير الدوله تا مير حسين موسوي، 1379).

 محمود بدر سرانجام در 24 بهمن 1326 از طرف محمدرضا پهلوي به عنوان نيابت توليت آستان قدس رضوي انتخاب و عازم مشهد مي شود البته تنها با اين سمت و استانداري خراسان به عباس قلي گلشائيان و محسن صدر الاشراف محول مي گردد. در مورد انتهاي دوره نيابت توليت محمود بدر تا حدودي اختلاف نظر وجود دارد. برخي پايان آن را فروردين 1330(جلالي،1377) و پاره اي ديگر تير ماه همين سال عنوان مي كنند(مؤتمن،1355). اما مهم ترين اقدامات محمود بدر در مدت سه سال و اندي تصدي پست نيابت توليت آستان قدس رضوي:

_ انجام مذاكره با وزارت دارايي، صاحب سهام و سرمايه شركت فلاحتي خراسان و تنظيم موافقت‌نامه‌هايي كه به اختلافات موجود فيصله دهد(مؤتمن،1355). 6

ـ پو شش روي نهر صحن عتيق (صحن انقلاب) با بتون آرمه در سال 1329(عطاردي،1381). 7

ـ سنگ فرش كف صحن عتيق با سنگهاي خلج ،سنگ نمودن ازاره‌هاي صحن و كاشيكاري بقيه سطوح آن تا بام (عطاردي،1371).

ـ مرمت و تجديد آينه كاري سقف دارالسياده در سال 1330 (احتشام كاويانيان،1354). 8

ـ تنظيم و چاپ جلد پنجم فهرست كتب كتابخانه آستان قدس در سال 1329(مؤتمن،1355).

 – خريدپنج هزار جلد كتاب براي كتابخانه آستان قدس رضوي(نامه آستان قدس،1340).

 

– تأمين برخي نياز هاي ضروري جذاميان از جمله تهيه كتري و ليوان آبخوري از محل قراضه هاي مس موجود در خزانه(سازمان كتابخانه ها…، سند شماره 2/67820).

ـ انعقاد قرار داد بين آستان قدس و شركت سهامي بيمه ايران جهت منظور نمودن مقررات بيمه بازنشستگي براي كارمندان آستان قدس در سال 1327 (عطاردي،1381).

بعدها محمود بدر كانون بازنشستگان كشوري را تشكيل داده و خود رياست آن را برعهده مي گيرد. تا اين كه زندگيش در سال 1347 به پايان مي رسد و در سن 76 سالگي درگذشت(عاقلي،1380).

 
نمونه امضاء:
 
 
مصطفي قلي رام
 
 

مصطفي قلي رام معروف به «انتخاب الملك» پسر علي اكبر خان انتخاب الملك در سال 1277 در مشهد متولد گرديد(ميرنيا،1374). او تحصيلات خود را در حد متعارف در مشهد به انجام مي رساند و در ادامه به شغل معلمي رو مي آورد. سپس به تهران رفته و زبان فرانسه را فرا مي گيرد. مدتي بعد عازم اروپا شده و در آن جا مشغول به تحصيل مي گردد. بعد از بازگشت به ايران كار خود را از وزارت فوايد عامه شروع مي كند؛ پس از كسب مناصبي در آن وزارتخانه(عاقلي،1380) به وزارت دارايي انتقال پيدا كرده و مدتي رياست كارگزيني و پيشكاري دارايي خراسان را عهده‌دار مي گردد(ميرنيا،1374). در ادامه پست مدير كلي انحصار ترياك  و چندي بعد رياست اداره دخانيات به او سپرده مي شود(عاقلي،1380).

در 18 آذر 1318 با عزل سرتيپ مهدي قلي‌ تاج بخش از رياست كل اداره كشاورزي، مصطفي قلي رام در كابينه دكتر احمد متين اين سمت را احراز مي كند(ميرنيا،1374)). او هم چنين در 4 تير 1319 زماني كه علي منصور مأمور تشكيل دولت مي‌شود؛ ضمن ابقا در پست رياست كل كشاورزي به عنوان منشي هيأت دولت نيز بر گزيده مي شود(عاقلي،1374). رام در دولت بعد (كابينه علي فروغي) كه در 6 شهريور 1320 تشكيل مي‌گردد هم‌چنان سمت خود را حفظ مي‌ كند(سميعي،1365). تا اينكه در همين سال به عنوان شهردار تهران انتخاب و چندي عهده‌دار اين سمت مي‌شود. شايان ذكر است آخرين پست دولتي انتخاب الملك قبل از انتخابش به عنوان نيابت توليت آستان قدس رضوي رياست اداره كل آمار و سجل احوال مي باشد(عاقلي،1380).

 مصطفي قلي رام در فروردين سال 1330 به عنوان نيابت توليت آستان قدس رضوي انتخاب مي‌شود(احتشام كاويانيان،1354). ظاهراً كوتاهترين دوره نيابت توليت در آستان قدس رضوي متعلق به رام مي‌باشد زيرا مدت نيابت توليتش بيش از هشتاد و نه روز به طول نمي انجامد(عطاردي،1381). اقدامات رام در مدت كوتاه حضورش در آستان قدس به لحاظ كميت معدود و انگشت شمار است اما ظاهرا مورد رضايت و توجه برخي خواص قرار مي گيرد. اهم اقدامات او عبارت است از:

– احداث چهار حوض جديد در صحن عتيق در محل چهار حوض قديمي جهت رفع مشكل زائران براي وضو

-دستور ساخت چاه عميقي در جنوب غربي فضاي موزه براي استفاده كتابخانه، موزه و ساير بيوتات متبركه(احتشام كاويانيان،1354).

رام در 27 خرداد 1330 به تهران احضار مي‌شود؛آيت الله فقيه سبزواري طي تلگرافي به محمدرضا پهلوي ضمن ابراز رضايت از حسن خدمات وي در طي مدت حضورش در آستان قدس خواستار ابقاي او در اين سمت مي‌شود اما شاه كه سيد جلال الدين تهراني را براي احراز اين پست در نظر دارد مصطفي قلي رام را به سمت استانداري خراسان منصوب مي‌كند(جلالي،1377).

رام در 26 اسفند همين سال از سوي دكتر مصدق به عنوان وزير كشور انتخاب مي‌شود(عاقلي،1374) ظاهراً مدت تصدي او در اين سمت نيز كوتاه است، زيرا به مناسبت افتتاح مجلس مؤسسان همگي اعضاي كابينه استعفا مي‌دهند و او نيز پست خود را از دست مي دهد(دولتهاي ايران از ميرزا نصر الله خان مشير الوله تا مير حسين موسوي،1374). البته رام علي رغم همه اين اتفاقات تا مرداد 1335 كه سيد مهدي فرخ به عنوان استاندار جديد خراسان به مشهد مي‌آيد سمت استانداري خراسان را در اختيار دارد(جلالي،1377).

مصطفي قلي رام در انتخابات دوره هجدهم رياست انجمن نظارت بر انتخابات تهران را بر عهده مي گيرد. برخي اعتقاد دارند او انتخابات مجلس شوراي ملي و سنا را مطابق ميل و دلخواه دولت، به انجام رسانده است. در ادامه رام شخصيتي است كه مشاغل ديگري نيز به او پيشنهاد مي شود.استانداري فارس و نمايندگي مجلس سنا از دوره دوم تا دوره پنجم ديگري مناصبي است كه او موفق به احراز آن مي شود. پايان عمر رام درسال 1360 فرا مي رسد. او در سن هشتاد سالگي در تهران روي در نقاب خاك مي كشد. در مورد خصوصيات اخلاقي وي گفته شده است كه او مردي ثروتمند، بي‌سروصدا و محافظه‌كار بود كه قريب به پنجاه سال مشاغل مختلف را در كشور به دست آورد(عاقلي،1380).

 
 
نمونه امضاء:
 
 
نتيجه گيري

بررسي احوال و عملكرد نايب التوليه هاي آستان قدس رضوي در اين برهه زماني حاوي چند نكته مهم است كه تا حدودي رويكرد كلي حكومت پهلوي دوم را در دهه آغازين آن نشان مي دهد. موضوع نخست اين است كه رجال و شخصيت هايي كه سمت نيابت توليت را به دست آورده اند عموما از اقشار تحصيل كرده جامعه مي باشند. برخي از آنها هم چون علي منصور و غلام حسين اشرفي تحصيلات خود را در ايران سپري كرده اند و برخي ديگر پس از گذراندن تحصيلات ابتدايي در ايران راهي اروپا شده و در آن جا به تحصيل پرداخته اند. نكته دوم وابستگي اين افراد به شاهزادگان و خاندان هاي قاجاري است. اين موضوع از برخورداري ايشان و پدرانشان از القاب و عناوين عهد قاجار هم چون ” منصور الملك”، ” نصر الدوله”، ” انتخاب الملك” كه به ترتيب القاب حسن علي منصور، ناصر اعتمادي و مصطفي قلي رام مي باشد و نيز لقب ” نصير الدوله” كه عنوان پدر محمود بدر مي باشد به خوبي مشهود است و بيانگر اين معني است كه اين افراد منتسب به خاندان هاي مرفه و صاحب نفوذ مي باشند.

موضوع ديگر مناصب و سمت هاي اين افراد پيش از رسيدن به سمت نيابت توليت مي باشد. بررسي ها نشان مي دهد همگي اين افراد پيش از دستيابي به اين پست در مجموعه تشكيلات دولت داراي تجارب مديريتي بوده و نوعا داراي مشاغل مهم و حساسي هم چون نخست وزيري(منصور)، وزارت( منصور، اعتمادي و بدر)، معاونت وزير( اعتمادي)، معاونت نخست وزير و منشي هيأت دولت( اعتمادي و اشرفي) بوده اند.

البته نكته ديگري كه بايد به آن توجه نمود غير بومي بودن اين افراد است. رجال انتخاب شده اكثرا يا در پايتخت متولد شده يا در آن به رشد و تحصيل پرداخته اند( به غير از رام كه در مشهد متولد شده است). به اين ترتيب مي توان گفت جهت گيري كلي در انتخاب هاي صورت گرفته بر گزينش افراد داراي تحصيلات آكادميك، فرنگ رفته، وابسته به خاندان هاي صاحب نفوذ قديمي، داراي سوابق مديريتي و پايتخت نشين است و بر خلاف گذشته( دوره پهلوي اول و دوره قاجار) ديگر از انتخاب صاحب منصبان نظامي و روحانيون خبري نيست.

در مجموع آنچه نبايد از آن غافل ماند، اوضاع كشور در اين مقطع زماني است. آشفتگي و عدم ثبات كه دامنگير كشور شده به همه نقاط سرايت كرده و بر روند اداره امور آستان قدس نيز تأثير گذاشته است. كوتاه ترين دوره نيابت توليت در آستان قدس رضوي مربوط به اين مقطع زماني و متعلق به دوره سر پرستي مصطفي قلي رام ( با 89 روز) است. ضمن اين كه دو نفر ديگر يعني اعتمادي و اشرفي نيز دوره سرپرستي كوتاهي در آستانه دارند. بدون شك اين مسأله سبب شده افراد نام برده در كارنامه عملي شان چندان اقدام برجسته و قابل توجهي مشاهده نشود. آنچه به عنوان مهم ترين اقدامات در اين بازه زماني قابل اعتناست؛ انتقال ساختمان كتابخانه آستان قدس به روبروي خيابان تهران( خيابان امام رضا)، اتمام ساختمان موزه، خارج كردن املاك مزروعي آستان قدس از اجاره شركت فلاحتي خراسان، عقد قرارداد با بيمه جهت برخورداري كاركنان از حقوق بازنشستگي و برخي اقدامات در حد تعميرات محدود در صحن ها، رواقها و بعضا روضه منوره است كه جزء برجسته ترين اقدامات به شمار مي آيد كه براي مدت زمان 10 سال چندان كارنامه در خشاني محسوب نمي شود. البته اين موضوع تا حدودي بي ارتباط با مشكلات اقتصادي كشور نيست. اما بي كفايتي و بي تدبيري افراد، بعضا عدم علاقه به اين سمت و عدم اطمينان از باقي ماندن در اين پست مي تواند از علل ديگر ركود و عدم پيشرفت در اين برهه زماني باشد.

پي نوشت ها
 

1- از 1314 و پس از قتل مرحوم اسدي، امور توليت و استانداري توأماً به وسيله فتح‌الله پاكروان اداره مي‌شد و فروغي، نخست وزير وقت مايل بود براي تسكين افكار عمومي، امور توليت از استانداري تفكيك شود. او در نظر داشت يكي از فرزندان اسدي به نيابت توليت عظمي منصوب شود و منصور فقط استاندار باشد ولي منصور قبول شغلي استانداري را موكول به صدور فرمان توليت مي كند. براساس مذاكراتي كه با فروغي به عمل مي آيد، قرار مي شود علي منصور استانداري و توليت را توأماً عهده‌دار شود و معاونت خود را در استانداري و آستان قدس به علي اكبر اسدي واگذار كند، ولي پس احراز اين مناصب هيچ كدام از اين تعهدات عملي نمي شود. رجوع شود به (عاقلي،1380).

2- اقوالي متفاوتي در اين زمينه وجود دارد. برخي تاريخ درگذشت او را سال 1351 و عده اي ديگر زمان فوت او را آذرماه 1353 ذكر كرده اند. رجوع شود به (عاقلي،1380 )،(دولتهاي ايران از ميرزا حسين خان مشير الدوله تا مير حسين موسوي،1379).

3- متولي باشي آستان قدس در دوره قاجاريه.

4- ظاهرا اين كار از دوره اعتمادي آغاز مي شود اما در مدت زمان كوتاه مسؤليت او به اتمام نمي رسد و غلام حسين اشرفي آن را ادامه مي دهد كه متأسفانه در اين مقطع نيز به پايان نمي رسد و در دوره نيابت توليت محمود بدر به اتمام مي رسد. رجوع شود به (احتشام كاويانيان،1354).

5- شركت فلاحتي خراسان كه در سال 1315 و در دوره نيابت توليت فتح الله پاكروان تأسيس گرديده بود با آستان قدس پيرامون املاك موقوفه آستانه واقع در حوزه خراسان چند اجاره نامه رسمي مبادله كرده بود. اين شركت در اوايل كار مال الاجاره آستان قدس را مرتب و به موقع پرداخت مي‌نمود اما پس از شهريور 1320 و ورود نيروهاي بيگانه به ايران بي‌نظمي در روال كار اين شركت ايجاد شد و اقساط مال الاجاره آستانه به موقع پرداخت نگرديد. اين امر باعث شد تا غلامحسين اشرفي نيابت توليت وقت بقيه مدت اجاره املاك را فسخ نمايد كه مورد تأييد شركت فلاحتي نبود. همين امر باعث بروز اختلافاتي ميان شركت مزبور با آستان قدس گرديد.رجوع شود به (احتشام كاويانيان،1354).

6- قابل ذكر است رضايت و خشنودي از انجام اين عمل تا آن اندازه بود كه در زمان بدر از وكيل آستان قدس به نام عماد تربتي به دليل تلاشهايش در اين خصوص تشكر به عمل آمده و محل دفني در درالضيافه به او اهدا مي شود (سازمان كتابخانه ها…،سند شماره2/67850) بعد از انحلال شركت فلاحتي خراسان، آستان قدس در صدد اجاره دادن املاك بر آمده و براي اجاره دادن املاك آگهي مزايده منتشر مي كند كه باعث مي گردد بخشي از املاك با مبالغي اضافه به اجاره رفته و در دست مستأجران متعدد و مختلف قرار گيرد و بخشي نيز به وسيله مأموران و مباشران آستان قدس (به صورت اماني) اداره گردد. لازم به توضيح است كه اين جريان تا زماني كه قانون اصلاحات ارضي در كشور وضع نشده بود جاري و برقرار بود. احتشام كاويانيان در اين زمينه مي‌نويسد: “گرچه املاك تقريباً به سه برابر اجاره اوليه به اجاره داده شد و مبالغ زيادي براي عمران قنوات و املاك مزروعي مصروف گرديد ولي باعث شد كه آستانه مقروض شود”.رجوع شود به (احتشام كاويانيان،1354).

7- ظاهراً اين اقدام بدون محاسبه صورت مي گيرد.چون در اين زمان بدون توجه به اين كه آب از زير و وسط سردر ها عبور مي كند كف نهر را گود نموده بودند. به مرور و در سال هاي بعد آب به زير پايه هاي نفوذ نموده سبب نشست پايه طاق سر در غربي صحن قديم و پايه طاق سر در نقاره خانه مي شود. رجوع شود به (احتشام كاويانيان،1354).

8- لازم به توضيح است كه آينه كاريهاي اين بخش كهنه و فرسوده شده و در بخشي نيز به طور كلي ريخته و از ميان رفته بود اين كار تا سال 1340 ادامه يافت و در زمان محمد مهران، نيابت توليت وقت به اتمام رسيد.رجوع شود به (احتشام كاويانيان،1354).

منابع و مآخذ
 

ــــــــ . دولتهاي ايران از ميرزا نصرالله خان مشيرالدوله تا ميرحسين رضوي. تهران: انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، 1379.

آباديان، حسين (1377). زندگينامه سياسي دكتر مظفر بقايي. تهران: مؤسسه مطالعات پژوهشهاي سياسي.

احتشام كاويانيان، محمد (1354). شمس الشموس يا انيس النفوس. مشهد: اداره كل فرهنگ و هنر خراسان.

احتشامي، ابوالحسن (1328). بازيگران سياست. تهران: بنگاه مطبوعاتي.

بهنود، مسعود (1374). از سيد ضياء تا بختيار. [تهران]: انتشارات جاويدان.

توكلي، يعقوب (1376). خاطرات جهانگيرخان تفضلي. تهران: انتشارات حوزه هنري.

جعفريان، رسول (1379). صفويه در عرصه دين، فرهنگ و سياست. قم: پژوهشكده حوزه و دانشگاه.

جلالي، غلامرضا (1377). تقويم تاريخ خراسان از مشروطه تا انقلاب اسلامي. تهران: انتشارات مركز اسناد انقلاب اسلامي.

دهخدا، علي اكبر (1377). لغت نامه. تهران: انتشارات روزنه.

سازمان كتابخانه ها، موزه ها و مركز اسناد آستان قدس رضوي، سند به شماره هاي 14/31134، 469 ـ 481/45799، 64 ـ 58/46393، 30 ـ 28/46528، 19/46491، 485 و 391/46512، 34/46515، 18/31089،30/31005، 114/46388، 69/46526، 2/67820.

سميعي، احمد (1365). سي و هفت سال. تهران: نشر شباويز.

شجيعي، زهرا (1383). نخبگان سياسي ايران از انقلاب مشروطيت تا انقلاب اسلامي. تهران: انتشارات سخن.

حسن آبادي، ابوالفضل (1385). “متوليان آستان قدس رضوي از دوره صفويه تا افشاريه”. دفتر اسناد، شماره دوم و سوم.

طلوعي، محمود (1374). بازيگران عصر پهلوي از فروغي تا فردوست. [تهران]: نشر علم.

عاقلي، باقر (1384). “برگي از تاريخ عدليه، بازداشت و محاكمه علي منصور وزير شوارع”. ماهنامه دادگستر، سال چهارم، شماره نوزدهم.
عاقلي، باقر (1381). خاندانهاي حكومتگر در ايران. تهران: نشر علم.

عاقلي، باقر (1374). روزشمار تاريخ ايران از مشروطه تا انقلاب اسلامي. تهران: نشر گفتار.

عاقلي، باقر (1380). شرح حال رجال سياسي و نظامي تاريخ معاصر ايران. تهران: نشر گفتار.

عبدالله پور، احمد (1369). نخست وزيران ايران. تهران: انتشارات علمي.

عطاردي، عزيزالله (1371). تاريخ آستان قدس رضوي. تهران: انتشارات عطارد.

عطاردي، عزيزالله (1381). فرهنگ خراسان. تهران: انتشارات عطارد.
مؤتمن، علي (1355). تاريخ آستان قدس. مشهد: [بي نا].

مرسلوند، حسن (1376). زندگينامه رجال و مشاهير ايران (1299 ـ 1320ش). تهران: انتشارات الهام.

مكي، حسين (1374). تاريخ بيست ساله ايران. تهران: انتشارات علمي.
ميرنيا، علي (1374). وقايع خاور ايران. مشهد: [بي نا].

نجمي، ناصر (1373). بازيگران عصر رضاشاهي و محمدرضا شاهي. تهران: انتشارات انيشتن.

نوري، محمد (1387). ” خط مشي وقفي صفويان”، مجموعه مقالات همايش بين المللي وقف و تمدن اسلامي، اصفهان، انتشارات اسوه. 

 
 

مكاتبه دفتر نيابت توليت آستان قدس رضوي با رئيس كتابخانه مبني بر اتمام امور ساختماني كتابخانه جديد آستان قدس و آمادگي براي انتقال كتابها (سال 1323ش)

 

مكاتبه ناصر اعتمادي با كتابخانه آستان قدس مبني بر ارائه نظرات و پيشنهادات از سوي ادارات به جاي ارائه گزارش (سال 1325ش)

 
 

مكاتبه اي پيرامون موافقت نيابت توليت با اختصاص 2500 ريال جهت خريد كتاب براي كتابخانه و دستور وي مبني بر اهتمام در خريد كتابهاي نفيس (سال 1325)

 
 

سند مربوط به پرداخت مقرري به غلام حسين اشرفي (ميزان مقرري يك ماهه 1000 تومان)

(سال 1325)

 


[1]كارشناس پژوهش سازمان كتابخانه ها، موزه ها و مركز اسناد آستان قدس رضوي، S_jalalian6212@yahoo.com

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

13 + 10 =

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا