شور و حال قدیم گاراژ « ایران پیما» کجا و غبطههای امروز کجا
ساختمان «ایران پیما» که خاطرات سفر را برای آنها زنده میکند وهزاران غبطه به زبانشان میآورد که یاد آن روزها بخیر!
یادتان هست قدیمها جایی به نام پایانه مسافربری یا ترمینال وجود نداشت و شرکتهای مسافربری با اسم تعاونی به فراخور نیاز مردم گاهی در نزدیکی مبادی ورودی و خروجی شهرها و یا میادین اصلی شهر در کنار گاراژهای بزرگ که در واقع پارکینگ اتوبوسهای خود آنها بود، دفتری داشتند که در آن بلیت اتوبوس میفروختند و مردم را از همان گاراژها راهی سفر میکردند؟
آن زمان که خبری از تهیه بلیت اینترنتی و رزرو آنلاین بلیت نبود، مسافرها مجبور بودند ساعتها کنار همان گاراژها اتراق و بار و بنه سفر را حتی برای یک شب هم پهن کنند.
خیلی از مردم هنوز از اتوبوسهای دهه 30 با صندلیهای چوبی که دورش کلاف آهنی کشیده شده بودند خاطره دارند. خیلیها هم زمانی که بلیت اتوبوس خط تهران -مشهد کرایه اش 12 تومان بود را به یاد دارند، ولی شمارشان اندک است، کسانی که کرایه پنج تومانی و بین راهی یک تومانی را به یاد داشته باشند!
در آن سالها تمام سفرهای شهر در قلمرو بلیت چند تعاونی مسافربری بود که شهرت نام برخی از آنها هنوز هم به عنوان آدرس آن محله باقی مانده است.
بیگمان تعاونی و یا گاراژهای «تی بی تی»، «اتوشهپر»، «میهن نور»، «گیتی نورد» و «ایران پیما» را شنیدهاید.
البته این تعاونیها به فراخور اینکه به کدام شهرها سفر میکردند و یا از کدام اتوبوسها دارند، کیفیت کارشان متفاوت بود، به طوریکه تعاونی «ایران پیما» چهارراه مقدم سابق به دلیل داشتن اتوبوسهای جدید، بلیتی گرانتر از اتوبوسهای بقیه شرکتها داشت.
مردمی که دنبال کرایه ارزانتر بودند به تعاونیهای خیابان نخریسی مراجعه میکردند، البته گاراژهای آنجا از همه نوع اتوبوس داشت؛ ولی یکی از امتیازهای «ایران پیما» پذیرایی با پپسی بود که دنیایی از کلاس برای مسافران به شمار میآمد.
آن زمان معمولا اغلب مردم برای زیارت به مسافرت میرفتند و به همین دلیل بیشتر دسته جمعی به مشهد سفر میکردند، بنابراین کوله باری از خوراکی و رختخواب و خلاصه همه چیز با خودشان میآوردند و در بین راه شبها در کاروانسراهای قدیمی جادهها هم میخوابیدند.
سال 1330 جاده مشهد -تهران هنوز خاکی بود و حداقل نصف روز طول میکشید تا اتوبوسهایی که صبح از مشهد راه افتاده اند به نیشابور برسند.
مسافران آن زمان تازه شب به شاهرود میرسیدند و میخوابیدند و روز بعد دوباره اتوبوس راه میافتاد و نیمه شب شاید به تهران میرسیدند.
رانندگان اتوبوسها هم پس از سه شب دوباره مسافرهای تهران را جمع میکردند و باز راهی مشهد میشدند.
آن زمان چون شمار مسافران خیلی زیاد نبود، رانندگان مجبور بودند با رفتن به شهرهای اطراف تهران مانند قم و یا گرمسار، مسافران آنجا را هم با خود همراه کنند.
البته اوضاع تا سالهای 1345 همین گونه بود تا اینکه اولین جادهها در مسیر بیرجند به زاهدان توسط شرکتهایی از ژاپن، آلمان و ایتالیا و جاده تهران – مشهد در سال 51 اندک اندک آسفالت شد.