مشهد

کاغذ‌های اخبار پس از صدور فرمان مشروطیت و بیان حال‌ و‌ روز مشهد

با صدور فرمان مشروطه، جراید پس از وقفه‌ای که حاصل حواشی دوران حکومت مظفرالدین‌شاه بود، دوباره شروع به کار کردند.

 شهرآرانیوز؛ با صدور فرمان مشروطه، جراید پس از وقفه‌ای که حاصل حواشی دوران حکومت مظفرالدین‌شاه بود، دوباره شروع به کار کردند. روزنامه «انجمن تبریز» نخستین نشریه‌ای است که در ایرانِ سال ۱۳۲۴ هجری قمری انتشار یافت و بعد از آن مطبوعات بسیاری نظیر ایران سلطانی، حبل‌المتین، تمدن، جهاداکبر، روح‌القدس، شمس، صبح صادق و بسیاری از این دست دوباره روی کار آمدند.

اخباری که جراید این دوره منتشر می‌کنند، حکایت از نابه‌سامانی‌های بسیارِ برجای مانده از زمامداری قاجار‌ها در همه حوزه‌ها و امور می‌دهد.

بی‌حقوقی کارکنان و مواجب‌بگیران دولتی

برای نمونه روزنامه انجمن تبریز از حقوق نگرفتن یک ساله سرباز‌ها و تحصن آن‌ها در حرم می‌گوید و می‌نویسد: «مشهد ۲۴ صفر: فوج عرب و عجم هنوز در صحن مقدس به جهت عقب افتاده خودشان چاتمه زده، متحصن هستند و فریاد یاعلی (ع) می‌کشند. امروز آدمی از انجمن ایالتی فرستادند که آن‌ها را بیرون برند تا قراری در باب مواجب یک‌ساله آن‌ها بدهند که پرداخته شود. سرباز‌ها قبول نکردند.

صاحب‌منصبان آن‌ها بیرون رفته، بعد یک نفر وکیل سرباز‌ها آمد و یک چاتمه را برداشت. سرباز‌ها ریختند و وکیل را زدند و فریاد‌های متوالی می‌کشیدند و این مطالب در انظار خارجه باعث تمسخر و تعجب است.»

احتکار اجناس و رواج اعتیاد به مواد مخدر

روزنامه «حبل‌المتین» نیز با چاپ یک درد نوشته بی‌نام در تاریخ ۲۶ محرک ۱۳۲۵ قمری، اوضاع خراسان درباره احتکار اجناس و رواج استعمال مواد مخدر در میان مردم را این‌طور مخابره می‌کند: «مکتوب از نواحی مشهد مقدس: این بنده بی‌بضاعت هم خواستم محض وطن دو کلمه به عرض برسانم، زیرا در گفتن اثری هست که در نگفتن نیست.

بار‌ها خواسته‌ام مختصری از خرابی‌های این ولایات و اجحاف محتکران بی‌انصاف نسبت به رعایای بیچاره را به عرض برسانم، ممکن نشد. اینک می‌نویسم تا در نامه مقدسه درج فرمایید. بسیاری از مردم توابع خراسان و نواحی مشهد تماما گرفتار تریاک و شیره تریاک و چراغ قلیانند.

به درجه‌ای این بلای عام در این صفحات نفوذ پیدا کرده، گمان نمی‌نمایم از صد نفر، ده نفر باشند که گرفتار این چراغ نحس نباشند و چنان حرکت و غیرت از اهل ولایات سلب شده که اگر یک نفر دزد وارد خانه شود و تمام اسباب آن‌ها را جمع نماید، ابدا قوه حرکت از پای چراغ قلیان کوفتی ندارند. چه بسیار اشخاص نجیب که به واسطه ابتلا به این مرض، در به در و محتاج نان شب شده‌اند و از دزدی و عمل بدتر از دزدی روی گردان نیستند.»

نبود امکانات آموزشی

این روزنامه در ۳ صفر ۱۳۲۵ نیز دردنامه دومی برای کمبود امکانات آموزشی چاپ و منتشر می‌کند که در آن آمده است: «مکتوب بی غرضانه از مدارس مشهد:خدایا تا کی ما بینوایان از علم و معرفت بی نصیب، در وادی جهالت که مایه جمیع بدبختی‌هاست، سرگردان مانده، میلیون‌ها نفس مستعده، ضایع و مهمل و معطل بمانیم.

تا چند آرزوی علوم و معرف را که اساس جمیع نیک‌بختی‌هاست در دل پرورانده، از حسرت کمالات و ترقیات آه سرد از دل پر درد کشیده، با این داغ بسوزیم و بسازیم. خدایا! می‌شود که ما هم این آرزو را به گور نبریم و ببینیم روزی در تمام قراء و اقصاب این مُلک، مکاتب منظمه، مدارس و در مراکز ایالتی دارالفنون‌های متعدد داریم و از انوار علم تمام زوایای مملکت ما روشن شده است؟

مسلمانان! این درد به کجا می‌توان برد و این غم به که می‌توان گفت که در تمام مملکت خراسان که بزرگ‌ترین ایالت ایران است، دارالفنون و مدارس عالیه که سهل است، یک مکتب به قاعده نداریم. مسلمانان! مشهد مقدس که قبه‌الاسلام و دارای یک صد و سی هزار نفر یا بیشتر جمعیت است، یک روزنامه ندارد، یک قرائت‌خانه، یک دارالعجزه و ایتام، یک انجمن خیریه ندارد. یک مدرسه منظمی به اصول جدید ندارد و…»

قیام ۱۴ روزه مردم مشهد

این اوضاع در نهایت به یک تحصن عمومی در سراسر شهر منجر می‌شود. کاغذ اخبار در ۱۸ ذی‌الحجه ۱۳۲۶ هجری قمری می‌نویسند: «خراسان ۱۵ ذیقعده: امروز ۱۲ روز است بازار و دکا‌ن‌ها بسته، عموم طبقات اهالی با یک جنبش و هیجانی مخصوص که تاکنون نظیر آن را کسی نشان نمی‌دهد در مسجد جامع گوهرشاد مجتمع شده‌اند.

حکومت با نهایت یاس و اضطراب قوای خود را در اطراف ارگ گردآورده، هر چه از اطراف استعداد و سوار می‌خواهد به واسطه انقلاب نه فقط اسباب فراهم نمی‌شود، عده سواری هم که (برای کمک به حکومت) از قوچان مصمم حرکت به مشهد شده‌اند را فورا اهالی قوچان تعطیل عمومی کرده، مانع از حرکت سواران می‌شوند. در اغلب بلاد خراسان بلای بلوا بالا گرفته و در همین ساعت که مشغول نگارش این ورقه‌ام خبر آورده‌اند، عده کثیری از طلاب مدارس، کفن در گردن با هیئت شورانگیزی در صحن عتیق و مسجد گوهرشاد حرکت می‌کنند…»

۲ روز پس از انتشار این خبر، تحصن مردم با خالی کردن سلاح قورخانه‌های مشهد پایان می‌پذیرد، اما نابه‌سامانی‌ها همچنان ادامه دارد. با این همه در لابه‌لای اخبار نه چندان خوبی که تا پایان حکومت احمدشاه مخابره می‌شود، می‌توان دوران تازه‌ای که آغاز نیم جان تحولات بسیار در مشهد آن روزگار است را شکسته بسته دید. تحولاتی که ساخت مدرسه، بیمارستان، آب لوله‌کشی و… از آن جمله است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

10 − 2 =

دکمه بازگشت به بالا