شهر به نفس نفس افتاده…
طرح جامع کاهش آلودگی هوای شهر مشهد بعد از یک دهه هنوز در حال بازنگری است و اهداف آن با وجود افزایش آلودگی محقق نشده است.
در مرور تقویم سالیانه و نگاهی به مناسبتهای مختلف، دستکم 43مناسبت در ارتباط با موضوعات زیستمحیطی وجود دارد که همزمان با هرکدام از آنها، همایشها و برنامههای گوناگونی برگزار میشود و دستگاههای مختلف در این محافل، بیلان بلندبالای کاری خود را به همین بهانهها با آب و لعاب ارائه میدهند. درعینحال هنگامیکه آمار ایستگاههای سنجش کیفیت هوا ازسوی محیط زیست گزارش میشود، تعداد روزهای پاکِ هوای این شهر، حتی به تعداد روزهای برگزاری مراسمهای این مناسبتها نیز نمیرسد! در این میان، آسمان خاکستری شهر میماند و مردمان شهری که آلودگی هر روز بیشتر به گلویشان فشار میآورد و نفسهایشان کمکم به شماره میافتد.
اما اینکه «ریشههای این آلودگی هوا و کانونهای مولد آن در کجاست؟» مبحثی پیچیده و طولانی است که از آب و خاک گرفته تا باد و باران در آن دخیلاند و از همه بیشتر ساکنان شهرها بوده که هم مولد آلودگی هستند و هم متضرر از آن. بر همین اساس، در ادامه پای هشت کانون اصلی آلودگی هوا را به میان کشیدهایم که هریک از این عوامل، سهم عمدهای در خاکستریشدن آسمان کلانشهر مشهد دارند.
1. سهم 70درصدی خودروها در آلودگی هوا
از ماست که بر ماست!
پیشاز آنکه انگشت اتهام را بهسمت عوامل مختلف آلودگی هوا در مشهد نشانه رویم، بهتر است بدانیم که بخش عمدهای از تولید آلایندهها در شهر مشهد توسط خودروهای شخصی صورت میگیرد. تردد خودروهای تکسرنشین و استفاده بیشازحد از وسایلنقلیه شخصی دو عنصر مهم در این زمینه هستند که آسمان شهر را پُراز دود کردهاند.
روزانه بیشاز یک میلیونو200هزار خودرو در سطح شهر مشهد تردد میکنند که منشاتولید 200هزار تن آلاینده در هوای شهر هستند و بخش عمدهای از آنها را همین خودروهای تکسرنشین تشکیل میدهند.
استفاده افراطی از وسایلنقلیه شخصی، عامل دیگری است که در جامعه ما جای بحث دارد. در عموم جوامع پیشرفته که دارای شاخصهای بالای کیفیت زندگی هستند، استفاده از خودروی شخصی بسیار محدود و منحصر به مواقع و کاربردهای خاص میشود و جابهجایی افراد در سطح شهر بهطور معمول ازطریق سیستم حملونقل عمومی یا وسایلی همچون دوچرخه انجام میشود که هم ازطریق کاهش مصرف سوخت بهطور مستقیم و هم بهسبب کاهش بار ترافیکی بهصورت غیرمستقیم موجب کاهش تولید آلایندهها میشود. بااینحال، این فرهنگ هنوز در بین ما جا نیفتاده و ازطرفی سازمانهای متولی هم موفقیتی در فرهنگسازی برای این امر مهم نداشتهاند.
طبق آمار ارائهشده ازسوی مسئولان، میانگین سرنشین هر خودرو در کشور ما 1.7نفر است که بهمعنای استفاده صرفا یک نفر از بسیاری از خودروهاست. در شرایطی که کارشناسان حدود 70درصد از آلودگی هوا را ناشی از وسایلنقلیه میدانند، بیشک یکی از راهکارهای اساسی، کاهش استفاده تکسرنشینی از خودروهاست و در این مسیر، توسعه زیرساختهای حملونقل عمومی و ترویج این امر در میان عموم مردم، شاهراه خروج از بحران فعلی درراستای دستیابی به هوای پاک است. درحالحاضر براساس آمارها، سهم ناوگان عمومی از تردد شهری در مشهد 45درصد برآورد میشود که لازم است حداقل به 75درصد افزایش پیدا کند.
2. سهم آلودگی هر هواپیما معادل 6هزار خودرو
پروازهای آلوده
از دیگر کانونهای عمده تولید آلاینده در مناطق شهری که خیلی به چشم نمیآید، فرودگاههاست که در سایه انتقاد از سایر عوامل آلودگی، کمتر به آن توجه میشود، اما سهمی بهمراتب بیشاز آنچه تصور میشود در ایجاد این معضل ایفا میکند.
فرودگاه شهید هاشمینژاد مشهد بهعنوان دومین فرودگاه پرتردد کشور (پساز فرودگاه مهرآباد تهران) باتوجهبه حضور در منطقه شهری، عامل تولید میزان شایانتوجهی از آلایندههای زیستمحیطی در مشهد است. باوجود اظهارنظرهای گوناگون در این مورد، میتوان گفت هر هواپیما معادل 6 تا 10هزار خودرو آلودگی تولید میکند که عدد دلهرهآوری در این زمینه محسوب میشود و بهطور عمده، به نظام مصرف سوخت هواپیما هنگام برخاستن از زمین (take off) مربوط میشود. این وضعیت زمانی نگرانکنندهتر میشود که بدانیم فرسودگی ناوگان هوایی کشور و بهکارگیری هواپیماهایی نظیر مدلهای
83 MD و 100 FOKKER در خطوط هوایی، به عمق این فاجعه میافزاید.
باتوجهبه پرواز روزانه حدود 200هواپیما از فرودگاه شهید هاشمینژاد مشهد، میتوان حدس زد که چه حجمی از آلایندهها از این طریق وارد ریههای مردم شهر میشود. هرچند تحقیق علمی و مستندی درخصوص مقدار دقیق آلودگی ایجادشده از این طریق در دسترس نیست، درمقایسهبا پژوهشی مشابه که درباره فرودگاه مهرآباد تهران انجام شده است، میتوان به نتایج تقریبی جالبی دست یافت؛ بر این اساس، با درنظرگرفتن نسبت تعداد پروازهای دو فرودگاه مذکور، سالانه بیشاز 400هزار تن دیاکسیدکربن و مقادیری دیگر از ذرات آلاینده از این طریق تولید میشود.
همچنین موقعیت مکانی فرودگاه مشهد و قرارگرفتن آن در مسیر وزش باد بهسوی مرکز شهر، عامل موثر دیگری در هدایت این آلودگی بهسمت مناطق مسکونی است. مؤید این امر، شاخصهای اعلامشده در ایستگاههای سنجش کیفیت هوا در مناطق نزدیک به فرودگاه است که جزو نواحی بسیار آلوده مشهد بهشمار میآید.
باوجود آنکه پیشنهاد انتقال این فرودگاه به نقطهای خارج از شهر مشهد و در فاصلهای مناسب با آن، طی سالهای اخیر ازطرف مسئولان مطرح شده است، باتوجهبه بودجه سنگین موردنیاز برای این جابهجایی و نیز اقدامات مشاهدهشده در این فرودگاه درراستای توسعه و نوسازی آن در محل فعلی که در سالیان اخیر انجام شده است، به نظر میرسد عزم چندانی برای جابهجایی این کانون تولید آلاینده در مشهد در میان مسئولان، وجود ندارد و این موضوع هم به بایگانی طرحهای خاکخورده پیوسته است!
3. موقعیت شهر مشهد، مولد آلودگی
در محاصره کوهها
یکی دیگر از عواملی که به تشدید آلودگی هوا در شهر مشهد منجر میشود، شرایط جغرافیایی و اقلیمی آن است که باتوجهبه قرارگرفتن در میان کوهها، امکان وزش باد و جابهجایی توده هوای آلودهای که بر شهر سایه افکنده، کمتر است. شاید به نظر برسد که در این زمینه نمیتوان مسئولیتی را متوجه نهادهای مرتبط دانست، اما باید گفت که بازهم چنین نیست؛ چراکه بهلطف بیتوجهی سازمانهای مرتبط، مشکل قرارگرفتن مشهد در گودی و موانع موجود بر سر راه جریانهای هوا، با ساختوسازهای گوناگون و بلندمرتبهسازی در مناطق اطراف شهر بهویژه ارتفاعات، تشدید شده و این شهر را بیشتر در محاصره قرار داده است.
تاراج کوههای جنوبی مشهد با ساخت ساختمانهای چندطبقه و با خاک یکسانکردن ارتفاعاتی که روزی تفرجگاههای این شهر و عاملی برای جریان باد بودند، جای تامل دارد.
4.فرسودگی ناوگان حملونقل عمومی
ماشین دودی
وجود حدود دو هزار اتوبوس و چندین هزار دستگاه تاکسی در مشهد که در طول روز بهطور مداوم در سطح شهر تردد میکنند، اهمیت آنها را در زمینه تولید آلایندههای زیستمحیطی یادآور میشود. تاکنون اقدامات مثبتی در این زمینه انجام شده است، اما هنوز فاصله زیادی با وضع مطلوب وجود دارد. فرسودگی بخش شایانتوجهی از ناوگان حملونقل عمومی و سایر خودروهای فرسوده درحالتردد در شهر، آنها را به ماشینهای دودزای متحرکی تبدیل کرده است که آلودگی را در سطح شهر پخش میکنند. گازسوزکردن آنها یا استفاده از گازوئیل کمگوگرد، نکتهای است که باید در این رابطه جدیتر گرفته شود.
تاکنون 26درصد از اتوبوسهای مشهد گازسوز شدهاند، اما باتوجهبه استفاده اکثریت ناوگان اتوبوسرانی از گازوئیل، مشکل آلایندگی آنها همچنان پابرجاست.
شرایط تاکسیهای شهری هم بهتر از اتوبوسها نیست و باوجود ادامه برنامه نوسازی آنها در سال94 هنوز بخش عمدهای از این وسایلنقلیه عمومی را ماشینهای فرسوده و دودزا تشکیل میدهند. واقعیت آن است که این وسایلنقلیه عمومی که در سطح شهر درحال حرکت هستند، همزمان با آنکه چرخه حملونقل در جامعه را به گردش درمیآورند، به افزایش آلودگی هوا منجر میشوند. خودروهای فرسوده چه از نوع شخصی و چه در ناوگان حملونقل عمومی بهویژه تاکسیها و اتوبوسها از متهمان اصلی افزایش آلایندگی در سطح شهر هستند.
باتوجهبه استفاده اکثریت خودروهای درحال حرکت در شهر از بنزین، کیفیت سوخت غالب ماشینهای شهر بسیار تعیینکننده است. باوجود تاکید بسیار بر موضوع کیفیت پایین بنزین ارائهشده در جایگاهها ، تاکنون فقط حدود 50درصد از بنزین ارائهشده دارای استاندارد یورو4 است؛ این بهمعنای استفاده نیمی از خودروهای شهر از سوخت نامناسب است که دود آن به چشم خودمان میرود.
5. غول ترافیک و دود زایی درجا
در انتظار چراغسبز
آنچه در بدو امر از گفتن واژه «ترافیک» به ذهن متبادر میشود، معطلیهای کلافهکننده و هدررفتن وقت شهروندان در پشت چراغهای قرمز یا در صفوف طولانی ماشینهاست؛ معضلی که طی سالهای اخیر بهطور فزایندهای رشد کرده و بهیقین میتوان گفت، هرساله تفاوت آن با سال قبل محسوس بوده است. نکتهای که نباید از آن غافل شد، اثر ثانویه این معضل در زمینه افزایش آلایندههاست. بهعبارتدیگر با افزایش بار ترافیکی، مدت رسیدن به مقصد برای وسایلنقلیه افزایش یافته و بدین ترتیب، اتومبیل زمان بیشتری دود را راهی ریههای شهر میکند.
طبق آمارهای موجود، آلودگی هوا در پشت چراغقرمزها 29برابر بیشتر از سایر مکانهاست و در این شرایط، افزایش بار ترافیکی بهمعنای توقف بیشتر در جایی است که بیمناسبت نیست آن را «ایستگاه مرگ» بنامیم.
در چنین روزهایی که خیابانهای شهر، بعضا شباهت بیشتری به پارکینگ اتومبیلها دارد، کمک به روانسازی ترافیک نهتنها اقدامی در حوزه تسهیل حملونقل درونشهری است، بلکه یکی از راهکارهای اساسی در کاهش آلایندگی زیستمحیطی و عواقب خطرناک آن برای سلامت عمومی خواهد بود. ازاینرو، به نظر میرسد که ضروری است نهادهای مرتبط بهویژه اداره راهنماییورانندگی ضمن بازتعریف جایگاه حیاتی خود در زمینه امور اجتماعی، به نقش انکارناپذیری که درخصوص تامین سلامت شهروندان دارند، توجه بیشتری کنند و با اجرای راهکارهای بنیادین و نه مقطعی، مسئولیت عملکرد خویش را در این زمینه بهعهده گیرند.
از دیگر عواملی که به ایجاد آلودگی توسط خودروهای درحال حرکت در شهر دامن میزند، جدیگرفتهنشدن معاینهفنی آنها بهویژه از جهت آلایندگی زیستمحیطی است. نبود الزام خودروها به داشتن معاینهفنی ازیکسو و تسامح بیشازحد مراکز معاینهفنی در صدور این گواهی ازسویدیگر، باعث شده است تا بسیاری از وسایلنقلیه درحال حرکت در سطح شهر، بدون این مدرک باشند یا در شرایطی آن را کسب کردهاند که در حقیقت، واجد شرایط لازم نبودهاند.
در این میان، نمیتوان از دودزایی موتورسیکلتها نیز چشمپوشی کرد؛ چراکه باوجود مصرفِ بهظاهر کم، بهدلیل نقص فنی بسیاری از آنها، آلایندگی این وسایلنقلیه نیز کمتر از یک خودرو نیست.
6. از ماجرای بنزینهای آلوده تا گازوئیل پُرگوگرد
کدام سوخت پاک؟
سوخت غیراستاندارد، از بنزین گرفته تا گازوئیل پُرگوگرد، از دیگر مولدهای آلودگی هوا اعلام میشوند که هرچند هنوز ماجرای پشتپرده این بنزینهای آلوده برای افکار عمومی شفافسازی نشده است، آنچه بهطور معمول درخصوص کیفیت سوخت خودروها وجود دارد، فاصله با استانداردهای جهانی است. درمورد گازوئیل که بماند، تا همین چند سال پیش، باک اتوبوسهای مشهد از گازوئیلی پُر میشد که 100برابر حد مجاز گوگرد داشت! البته درحالحاضر نیز گازوئیل کمگوگرد هرازگاهی به مشهد میرسد و خیلی از اوقات هم خبری از آن نیست.
درمورد بنزین نیز بهروایت برخی آمارها، درحالحاضر 50درصد از بنزین توزیعشده در مشهد بنزین یورو4 است و تامین 50درصد از سوخت خودروها با بنزین با گوگرد بالا انجام میشود.
7. نافرجامی مهمترین برنامه مقابله با آلودگی هوا
طرح جامعی که فرسوده است
اما در ادامه بیان عوامل گفتهشده، به طرح جامع کاهش آلودگی هوای شهر مشهد میرسیم که بیشاز 12سال پیش یعنی در سال1382، بحث تدوین آن عنوان شد و همچون بسیاری از دیگر طرحها راه به جایی نبرد و محقق نشد. هرچند صحبت از اجرای این طرح تا سالهای اخیر همچنان مطرح بوده است، اما بهجهت گذشت زمان تاملبرانگیزی از تاریخ ارائه آن و تغییر شرایط، طرح مذکور دیگر با مقتضیات روز تطبیق ندارد و بهنوعی میتوان گفت که فرسوده شده و نیازمند بهروزرسانی است. ازاینرو درحالحاضر، بحث بازنگری این طرح در جریان است تا علاوهبر درنظرگرفتن شرایط روز، نکات لازم برای کاربردیترشدن آن نیز لحاظ شود. بااینحال، آنچه باید موردتوجه نهادهای مسئول دراینخصوص قرار گیرد، آن است که بیشک آنچه در رفع چنین معضلاتی میتواند مؤثر واقع شود، نه ارائه طرح، بلکه اجرای آن است و تحقق این امر نیازمند همت و عزمی حقیقی برای حل این معضل بزرگ شهر ماست تا همچنان جایی برای زندگی باقی بماند. همگرایی و همافزایی سازمانهای مرتبط با این موضوع ازجمله سازمان محیط زیست، شهرداری، راهنماییورانندگی، وزارت نفت، نهادهای متولی خطوط حملونقل ازجمله راهآهن و فرودگاه و… از ملزومات تحقق چنین طرحی است. همچنین برای اجرای چنین طرحهای کلانی، ناگزیر از تامین اعتبار و تخصیص بودجه مناسب هستیم که متاسفانه تاکنون انجام نشده است. درحالیکه نباید فراموش کرد، بیتوجهی به شرایط بحرانی وضعیت هوا، عواقب جبرانناپذیری خواهد داشت که باتوجهبه عوارض ناشی از آلودگی هوا در زمینه شیوع بیماریهای قلبیریوی و انواع سرطانها، ضمن ازدستدادن سرمایههای انسانی کشور، دولت را برای جبران آن به صرف هزینهای چندینبرابر در حوزه درمان ناچار خواهد کرد و جامعهای نهچندان سالم را از خود بهجا خواهد گذاشت.
8. همه در یک کشتی هستیم
یک دست صدا ندارد
باتوجهبه دلایل مختلفی که درخصوص معضل آلودگی هوا برشمرده میشود و همچون کلافی سردرگم، پیداکردن سرنخ حل مشکل را دشوار میسازد، تاکید به این نکته ضروری است که برونرفت از این شرایط، تنها با یکپارچگی و هماهنگی تمام نهادهای مسئول در این زمینه میسر است و تا زمانیکه هریک از سازمانهای مرتبط بخواهند بهتنهایی عمل کنند یا به ماهیت و ابعاد کلان و گسترده این مشکل بیتوجه باشند، نتیجهای جز شکست ظاهر نخواهد شد.
افزون بر این، همراهی عموم مردم در پیشبرد این هدف امری ضروری برای رسیدن به نتیجه است؛ چراکه باید بپذیریم درمقابل این معضل بزرگ عصر حاضر، همه اهالی یک کشتی هستیم و هر عملی درجهت نجات یا غرقشدن آن، عواقبی برای تمام کشتینشینان خواهد داشت.